پدر سهیلا جورکش: یک پیکان سفیدرنگ مراقب اسیدپاشان موتورسوار بود. به ما توصیه کردند که خبر را به رسانه ها ندهیم!
شهروندان اصفهانی ادعا میکنند خیابانی که در آن به صورت سهیلا اسید پاشیده شده، پر از دوربینهای ترافیکی است که پلیس با بررسی تصاویر آن به راحتی میتواند رد ۲موتورسوار را بگیرد. ناصر جورکش به تماشاگرانامروز میگوید: «غیر از دوربینهای ترافیکی، یک ایستگاه آتشنشانی هم در آن خیابان است که دوربین مدار بسته دارد و میتوانند از فیلم آن هم استفاده کنند.» اما هنوز هیچ خبری از دستگیری اسیدپاش اصفهانی نیست.
شناورهای سپاه قادرند ظرف ۵۰ ثانیه ناوهای آمریکایی را منهدم و غرق کنند اما آیا سپاه و وزارت اطلاعات قادر نیستند پس از یک ماه با مراجعه به دروبینهای ترافیکی رد دو موتورسوار و پیکان سفید را بگیرند؟
پدر سهیلا به هفتهنامه تماشاگرانامروز میگوید: «دخترم ظاهر مناسبی داشت. البته اینطور نبود که مقنعه و چادر سرش کند. همیشه روسری سرش بود و مانتوهایی میپوشید که در شان یک دختر خانم دانشجو بود. این حرفهایی که در ارتباط با وضعیت حجاب قربانیان زده میشود، اصلا درست نیست. من با خانواده یکی دو نفر دیگر از قربانیان تماس گرفتم و آنها هم این شایعه را رد کردند که اسیدپاشی بهدلیل بدحجابی بوده است. وقتی دختر خانمی در ماشین نشسته هیچ کس از بیرون نمیتواند متوجه شود که وضعیت حجاب او چگونه است. اصلا لباسی که دخترخانمها میپوشند، دیده نمیشود. اصلا حتی اگر این دختران بیگناه، به صورت سهوی حجابشان را رعایت نکردهباشند، این روش برخورد صحیح است؟»
با توجه به اینکه پدر سهیلا جورکش میگوید "وقتی دختر خانمی در ماشین نشسته هیچ کس از بیرون نمیتواند متوجه شود که وضعیت حجاب او چگونه است" آیا این موضوع نشان نمیدهد شناسایی این دختران خیلی قبل تر از حمله انجام شده است و یقیناً اسید پاشان در لحظه اسید پاشی قربانیان را انتخاب نکرده اند. چرا که اگر به صورت اتفاقی این حملات صورت گیرد، احتمال قربانی شدن دختران مقامات نیز وجود دارد، اما تا کنون گزارشی از صدمه به دختران مقامات و یا سرداران گزارش نشده است.
گاهی اوقات مردم نمي خواهند حقيقت را بشنوند ،
زيرا نمي خواهند كه اوهامشان نابود شود . . .
فردريش نيچه
ﺭﺩﭘﺎﯼ ﺩﺯﺩ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﻣﺎ، ﭼﻘﺪﺭ ﺷﺒﯿﻪ ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﯼﮐﺪﺧﺪﺍﺳﺖ؟؟؟؟؟؟ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺭﺩﭘﺎﯼ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ، ﺷﺒﻴﻪ ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﺪﺧﺪﺍﺑﻮﺩ ﯾﮑﯽ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺩﺯﺩ، ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ، ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﺵ ﺷﺒﯿﻪ ﭼﮑﻤﻪ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩﻩ. ﻫﺮﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﻃﺮﯾﻘﯽ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ. ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ: ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ؛ ﺩﺯﺩ، ﺧﻮﺩﮐﺪﺧﺪﺍﺳﺖ، ﻣﺮﺩﻡ ﭘﻮﺯﺧﻨﺪﯼ ﺯﺩﻥ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺑﻪﺩﻝ ﻧﮕﯿﺮ، ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﯽ ﻓﻘﻂ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﺎﻗﻞ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﺍﻭﺳﺖ. ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﺶ ﺭﺍ ﺟﻮﯾﺎ ﺷﺪﻧﺪ ﮐﻪﮐﺪﺧﺪﺍ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺩﺯﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭﻟﯽ ﺩﺭﮎ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ، ﻓﺮﺳﻨﮕﻬﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪﺩﺍﺷﺖ، ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻧﻮﺷﺖ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ. ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺁﺑﺎﺩﯼ، ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ ﺑﻬﺎﻳﺶ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﻭﻟﯽ ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ،ﺍﻧﻌﺎﻡ ﺩﺍﺷﺖ، ﭘﺲ ﻫﻤﻪ ﻋﺮﻋﺮﮐﻨﺎﻥ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﺸﺪﻧﺪ !!!!!
ﺳﯿﻤﯿﻦ ﺑﻬﺒﻬﺎﻧﯽ
مگر حسن روحانی در همین شهریور ماه گذشته در مشهد دو سخنرانی انجام نداد که در یک سخنرانی با انتقاد از سیاستهای عفاف و حجاب در ایران گفت با "ون، مینیبوس، پاسبان و سرباز فرهنگ درست نمیشود."
اما همزمان در همان روز در یک سخنرانی دیگر عصر شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۳ در جمع «ایثارگران» مشهد گفت: این سرزمین برای حجاب و عفت جنگید و مبارزه کرد و پیکرهای بی جان روی سنگ های مسجد گوهرشاد به زمین افتاد اما از عفافش دفاع کرد و دفاع می کند و نخواهد گذاشت آن میراث شوم خاندان جنایتکار پهلوی در این سرزمین خودنمایی کند.
منبع : سپیده دم
0 comments:
Post a Comment