وقتی نابینا باشی، زن باشی، و همجنسگرا باشی یعنی به اقلیت اندر اقلیت اندر اقلیت تعلق داری. این تجربه سمانه است از زندگی. این روزها در ترکیه منتظر است پرونده پناهندگیاش به نتیجه برسد. از شهرستان خرامه فارس، فارغالتحصیل کارشناسی ارتباطات در تهران، نفر سوم مسابقات کشوری سال 84 در رشتهی پرتاب وزنه. اهل خانوادهای به شدت سنتی. او تمام زندگیاش، با چنگ و دندان مبارزه کرده است، برای مسائل کوچک و روزمره. نگذاشتند در مدرسه نابینایان آموزش ببیند و او مجبور بوده تمام مسیر با کمک همکلاسیهای بینای خود درس بخواند. برای این که بتواند خودش برای زندگیاش تصمیم بگیرد، برای این که مجبور نباشد به همه کس پاسخگو باشد. کسانی که بیمقدمه ناماش را میپرسند، میخواهند جزییات زندگیاش را بدانند و به خود اجازه میدهند که انسانی دیگر را با پیشنهادهای پیاپیشان در حد وسیله و ابزار جنسی پایین بکشند.
" به بهانهٔ نشان دادن راه، عصایت را نمیگرفتند بلکه به عمد دستت را میگرفتند تا یک سوء استفاده جنسی کرده باشند ... مدیر گفت به من سرویس بده، به تو کار میدهم، هیکل زیبایی داری ... هر کسی سریع میخواهد سوء استفاده کند. از یک بوسه در یک کوچه خلوت بگیر تا دستمالی کردن بدنت" با این حال نگاه و دستاوردهایش درخشان و شیرین است: " هر چه میخواستهام با چنگ و دندان از زندگی طلب کردهام ... موفقیت به معنای تلاش و به ثمر رساندن رویاهاست. رضایت خاطر و آرامش برای من کلماتی توخالی نیستند بلکه حقیقت زندگیاند."
گفتههای این زن موفق، مبارز، فیلسوف و ورزشکار نابینا، در نشست جانبی سودویند در مقر سازمان ملل در ژنو به گوش حاضران رسید که حاضران بدانند افراد دارای معلولیت در ایران با چه دشواریهای روزمره ای روبرو هستند.
صفحه شخصی رضا حقیقت نژاد
http://on.fb.me/1GH05zQ
گفتگوی ماهرخ غلامحسینپور از مجله ایران وایر
http://bit.ly/1yqSRgT
http://on.fb.me/1GH05zQ
گفتگوی ماهرخ غلامحسینپور از مجله ایران وایر
http://bit.ly/1yqSRgT



0 comments:
Post a Comment