Saturday, June 27, 2015

نوشته ای از سیروس ملکوتی که اشاره ای خوب به وضع و حال همه ما دارد:
روایتی از میان روایتهای ما تبعیدیان:
تبعید برای ما تبعیدیان حکایتهای بیشماری دارد . تبعیدیان حقیقی دیرزمانیست که دچار تبعیدک تبعید شده اند . رسولان حکومتی و اطلاعاتی و یا بخشی از دولت و نه حکومت رانده شده به تسخیر و تصرف سرزمینهای تبعید برامدند و با امداد و حمایت اهل لابیستهای نظام توانستند خود را جایگزین تبعیدیان حقیقی سازند . قبل از به مقصد رسیدنشان خانه و کاشانه ، شغل و هزینه معاششان اماده و مهیا بود .اکثریت این مسافران کاروان تدبیر شده سالها هم پیاله جنایات و درافتاده در جهل مرکب بودند . و از طرح و پروژه غربیها برای گزینه ای از اهالی اهلی شده حکومت بهره ها گرفتند . جوایز و خلعت نثارشان شد .از اکابر در نیامده کرسی استادی و سخنوری در معتبرترین اکادمیهای علمی جهان غرب نصیبشان شد . صدا و تصویرشان در هر هنگامه ممکن اویزه گوش و چشم شد ، منتقد و اندیشه پرداز گشتند و نقاش تصویرهای ممکن فردایی . سرزمین تبعید دیرزمانیست که به تصرف اهل مماشات در امده است و ما در تبعیدک این تبعید هنوز متوجه تنها واره گی خود نشده ایم . و هنوز مسکین وار در انتظار مشروعیت پذیری خود برای حضور در ضیافت های تدبیرشده اهل مماشات هستیم . هنوز در صف انتظار برای تصویر شدن در رسانه های اصلاح طلبان و پروژه سازان سرو دست میشکنیم و از انچه جوهر ما تبعیدیان را ساخته و پرداخته دور میشویم .ما نیازمند همایش درونی خود هستیم اما دریغ از عاطفه همگن و تدبیر ملزوم . هیچ هنرمتدی ، هیچ اندیشه پردازی، هیچ کنشگر حقیقی سباست و انسان گرایی از اهالی تبعیدک تبعید چهره نمیشود ، مورد ارزشگراری ، صاحب این و ان نشان و خلعت نمیشود ، مگر انکه قامت غرورش را به خامشی و یا سالوسی اهل مماشات خم کند . همه امور حکایت از حاشیه سازی و به انزوا کشانیدن نسلی دارد که اهل مماشات و ساخت و پاخت با این و ان قدرت نبود و نبست .این روایت تنها یکی از قصه های ما تبعیدیان است .
س.ملکوتی
با تشکر از رامین یزدانی جهت اشتراک گذاری این متن





0 comments:

Post a Comment

Sample Text

Powered by Blogger.

Video

Popular Posts

Our Facebook Page