Saturday, August 22, 2015

خانواده ستار بهشتی – کارگر وبلاگ‌نویسی که زیر شکنجه ماموران پلیس فتای نیروی انتظامی کشته شد – همزمان با سالگرد تولد ستار بهشتی، در پیامی خطاب به مردم، مجامع حقوق بشری و رسانه‌ها، از همراهی آنان در طول مدت مصائب تحمیل شده بر این خانواده، تشکر کردند.
دیروز جمعه ۳۰ مردادماه ۱۳۹۴ از ساعت ۱۸-۱۶، مراسمی مردمی به مناسبت سالگرد تولد ستار بهشتی، در منزل مادر آن مرحوم واقع در رباط کریم برگزار شد.
در پیام خانواده ستار بهشتی که در اختیار سایت «سحام‌نیوز» گذارده شده، هم‌چنین از دست‌اندرکاران انجمن «پن نیو انگلند» نیز تشکر شده است. جایزه «واسیل استوس» انجمن «پن نیو انگلند»، هر ساله به نویسندگانی اهدا می‌شود که به خاطر ابراز عقاید خود مورد آزار و تعقیب قرار می‌گیرند.
متن نامه گوهر عشقی که در سالگرد تولد ستار بهشتی خطاب به مردم، رسانه‌ها و مجامع حقوق بشری صادر شده، به شرح زیر است:
در تابستان گرم، سردى فضا را احاطه کرده است، گویى یخ‌بندان بر فضاى زندگى‌ ما حاکم شده. چند سالى است که فرزند و پرستارم را از من ستاندند و هیچ‌کس هم جواب‌گوى ما نشد که به کدامین گناه فرزندم را ظرف چهار روز گرفتند، زیر شکنجه کشتند و قاتل وى را رها نمودند. گرچه شاید قاتل حقیقى فرزندم هرگز شناسایی نشود.
طى این زمان افراد و گروه‌هایى خود را به ما رساندند، یارى کردند و مرهمى بر این دل رنجور شدند. دیگر ناى نوشتن باقی‌نمانده، گوشى براى شنیدن نیست و سوال‌هاى ما همه بى‌جواب مانده‌اند. مگر نه این‌که اهل وعظ از حرمت‌داری سادات می‌گفتند؟ جاى سوال است حکومتى که رهبر آن از سادات است و ادعاى حرمت‌دارى سادات را دارد، چگونه روى به «سادات کشى» آورده‌است؟ مگر نه این‌که بنیانگذار جمهورى اسلامى، حکومت مستضعفان را برپا نمود؟ پس مستضعف کشى براى چه؟ به‌راستى چگونه بی‌گناهى را که از خاندان سیادت بود، به جرم حق‌گویى ظرف چهار روز آن‌هم در روز عید غدیر، «عید سادات»، زیر شکنجه کشتند و باز بر منابر خود نشسته‌اند و حرمت‌دارى سادات را موعظه می‌کنند؟ در مراسم چهلم فرزندمان چه‌ها که بر سر ما نیاوردند و الفاظى که در شان خویش و خاندان‌شان بود را بر ما حواله نمودند…
سوال ما بى‌پاسخ بود؛ چرا که اگر قرار بود جوابى دهند، یقینا مادر سعید زینالى پس از هجده سال مقدم بر پاسخ بود. اگر جوابى داشتند مادر سهراب‌ها و نداها و دیگران را جوابى می‌دادند. اما نه تنها جوابى نبود بلکه ظالمانه‌تر، خانواده‌هاى آنان را تحت فشار و ظلم بیشتر قرار دادند. شک ندارم که این گفتار نیز مصداق همان سخن «نرود میخ آهنین بر سنگ» است.
اینک اما دلیل نگارش این نامه نه یادآورى مصائب رفته بر ما، بلکه قدردانى از افراد و گروه‌هایى است که در این دوره سخت، ما را رها نکردند و هرکس بنا بر بضاعت خود از ما حمایت نمود. گر چه ذکر مصائب رفته بر ما شاید بتواند حافظه برخى وزرایى را که در مصاحبه‌هاى جهانى، منکر وجود زندانى سیاسى هستند را قوى‌تر نماید تا خداى ناکرده خلاف واقعى را مطرح ننمایند.
همواره با بضاعت ناچیزم از بزرگوارانى که ما را یارى نمودند، قدردانى کرده‌ام، امروز اما به پاس اهداى «لوح آزادى بیان» به فرزند شهیدم، قصد دارم از یکایک دست اندرکاران «انجمن قلم» تشکر ویژه نمایم و بقاى آنان را در راه تلاش براى تحقق هر چه بیشتر«آزادى بیان» ارج نهم، به ویژه از مدیران این موسسه که در این راه تلاش بى وقفه‌اى را انجام دادند تا این لوح شاید مرهمى باشد بر زخم‌هایى که حکومت اسلامى بر اندام ضعیف و نهیف ما ایجاد کرد.
هم‌چنین از تمامى رسانه‌های خبرى و سایت‌هایى که تا این لحظه ما را یارى دادند؛ به ویژه سایت «سحام نیوز» که بى‌وقفه و بی‌منت، ما را در انتشار مصائب‌مان یارى داد و در این راه نیز مورد تهمت و افترای بدگویان قرار گرفت، تشکر خالصانه‌ای دارم.
منبع: سحام‌نیوز
http://goo.gl/jLGahL
.....................
کارگاه آموزشی شهروندیار


0 comments:

Post a Comment

Sample Text

Powered by Blogger.

Video

Popular Posts

Our Facebook Page