«در سال ۸۸ وکالت دختری را بر عهده داشتم که در یکی از راهپیماییها دستگیر شده بود. در بازداشتگاه از او رمز فیس بوک و ایمیل اش را خواسته بودند و او هم که اطلاعات حقوقی در این مورد نداشت، رمز عبور ایمیل و فیس بوکش را در اختیار مأموران قرار داده بود. مأموران وزارت اطلاعات هم پروندهاش را با استناد به پیغامهایی که برای او فرستاده شده بود حجیم کردند. در صورتی که پیامها تماماً در قسمت «اینباکس» صفحه او قرار داشت. یعنی در حقیقت این پیغامها به موکل من فرستاده شده بود و موکل من هیچ کدام از آنها را برای کسی ارسال نکرده بود. اما به خاطر همین پیغامها متهم شده بود که فراخوان داده است! من به قاضی مقیسه که قاضی پرونده بود اعتراض کردم و گفتم شما نمیتوانید بر مبنای پیغامی که برای کسی فرستاده شده و موکلم در فرستادن آن نقشی نداشته، برای او کیفرخواست صادر کنید. گفتم بر فرض اگر شما موبایلی داشته باشید، هر کسی که شماره شما را داشته باشد، میتواند هر نوع پیامکی برای شما ارسال کند. در اینجا شما مسئول پیامکی که برای شما فرستاده میشود نیستید و فقط مسئول پیامکهایی هستید که خودتان ارسال کردهاید. شما باید قسمت «سِنت» [پیغامهایی که موکل من فرستاده] را نگاه کنید و اگر مطلبی خلاف قانون در آنجا پیدا کردید، میتوانید بر مبنای آن برای او کیفرخواست صادر کنید. در آن زمان قاضی مقیسه با فضای مجازی و فیس بوک آشنایی نداشت و فرق بین «اینباکس» [پیغامهای دریافت شده] و «سنت» [پیغامهای فرستاده شده] را نمیدانست، اما معمولاً نیروهای امنیتی که پرونده تشکیل میدهند، دارای تیم هستند و این تیمها با فضای مجازی کاملاً آشنایی دارند اما خودشان را به آن راه می زنند تا بتوانند به این بهانه پرونده متهم را حجیمتر کنند.»
البته بسیاری از قضات با فضای مجازی آشنا هستند. مثلاً قاضی پیرعباسی کاملاً از فضای مجازی آگاه بود، چون خودش از اینترنت استفاده میکرد، ایمیل داشت و حتی این اواخر از وایبر هم استفاده میکرد. یادم هست که موکلی داشتم که یکی از اتهاماتش بر مبنای مطلبی بود که در آن تگ شده بود. من به قاضی پیرعباسی گفتم که موکل من این مطلب را ننوشته و به اشتراک نگذاشته، بلکه فقط تگ شده. ولی قاضی پیرعباسی گفت: خب، تگ شده باشد. میتوانست تگاش را ببندد. یا حداقل وقتی مطلب را میدید، تگاش را برمیداشت. او کاملاً از معنای «تگ» و عملکرد آن آگاهی داشت، ولی باز موکل من را مسئول میدانست.
فیس بوک در ایران فیلتر است اما در عمل اگر کسی اکانت فیس بوک داشته باشد و برخی از اصول را رعایت کند فکر نمیکنم برایش مشکلی پیش بیاید. بسیاری از مسئولان در فیس بوک حضور دارند. مثلا خانم مولاوردی اکانت فیس بوک دارد و مطالبی هم می نویسد و من میدانم که اکانت هم متعلق به ایشان است ولی گویا تا هنگامی که کاربر از برخی خط قرمزها عبور نکند، در عمل مشکلی ایجاد نمیشود. البته بسیاری از مسئولان ادعا میکنند که اکانت فیس بوکشان متعلق به خودشان نیست و توسط هوادارانشان اداره میشود.»
البته بسیاری از قضات با فضای مجازی آشنا هستند. مثلاً قاضی پیرعباسی کاملاً از فضای مجازی آگاه بود، چون خودش از اینترنت استفاده میکرد، ایمیل داشت و حتی این اواخر از وایبر هم استفاده میکرد. یادم هست که موکلی داشتم که یکی از اتهاماتش بر مبنای مطلبی بود که در آن تگ شده بود. من به قاضی پیرعباسی گفتم که موکل من این مطلب را ننوشته و به اشتراک نگذاشته، بلکه فقط تگ شده. ولی قاضی پیرعباسی گفت: خب، تگ شده باشد. میتوانست تگاش را ببندد. یا حداقل وقتی مطلب را میدید، تگاش را برمیداشت. او کاملاً از معنای «تگ» و عملکرد آن آگاهی داشت، ولی باز موکل من را مسئول میدانست.
فیس بوک در ایران فیلتر است اما در عمل اگر کسی اکانت فیس بوک داشته باشد و برخی از اصول را رعایت کند فکر نمیکنم برایش مشکلی پیش بیاید. بسیاری از مسئولان در فیس بوک حضور دارند. مثلا خانم مولاوردی اکانت فیس بوک دارد و مطالبی هم می نویسد و من میدانم که اکانت هم متعلق به ایشان است ولی گویا تا هنگامی که کاربر از برخی خط قرمزها عبور نکند، در عمل مشکلی ایجاد نمیشود. البته بسیاری از مسئولان ادعا میکنند که اکانت فیس بوکشان متعلق به خودشان نیست و توسط هوادارانشان اداره میشود.»
برگرفته از وبلاگ نرگس توسلیان، در گفتگو با وکیلی با نام مستعار مینا.ب.
http://bit.ly/1iZNY7J
کارگاه آموزشی شهروندیار
http://bit.ly/1iZNY7J
کارگاه آموزشی شهروندیار
0 comments:
Post a Comment