پیکی از طرف اسلام ( محمد ) به ایران نزد خسرو پرویز آمد ...
پیک گفت : در دین ما پرستش خدا مهمترین چیز است
خسروپرویز گفت : ما ۱۱۰۰ سال است خدا" را میپرستیم !
خسروپرویز گفت : ما ۱۱۰۰ سال است خدا" را میپرستیم !
پیک گفت : در اسلام زنده بگور کردن دختران حرام است !
خسروپرویز گفت : مگر اینکار را میکردید !؟؟!!؟ ننگ بر شما !!
دختران ما الهههای سرزمین ما هستند !
خسروپرویز گفت : مگر اینکار را میکردید !؟؟!!؟ ننگ بر شما !!
دختران ما الهههای سرزمین ما هستند !
پیک گفت : در اسلام برده داری حرام است
خسروپرویز گفت : ما از زمان کورش بزرگ برده داری نکردیم !!!
خسروپرویز گفت : ما از زمان کورش بزرگ برده داری نکردیم !!!
پیک گفت : در اسلام همه برابرند
خسروپرویز گفت : در ایران من هم اگر اشتباه کنم به دادگاه میروم !!!
خسروپرویز گفت : در ایران من هم اگر اشتباه کنم به دادگاه میروم !!!
و تا آنجا بحث طول کشید که ثابت شد اسلام نه تنها چیز جدیدی برای ایران ندارد که قرنها نیز از فرهنگ ایران عقب تر است !!!
واینچنین شد که ، خسروپرویز آن نامه را پاره کرد و گفت :
اگر شما الان میخواهید راه انسانیت را بما نشان بدهید ما ۱۱۰۰ سال پیش آن را یافتیم !!!
اگر شما الان میخواهید راه انسانیت را بما نشان بدهید ما ۱۱۰۰ سال پیش آن را یافتیم !!!
و اگر توطئه شیرویه بر قتل خسروپرویز عملی نمیشد شکست از اعراب بیابانگرد در خواب هم میسر نبود !!!
منابع :
محمدبن جریر طبری ترجمه ابولقاسم پاینده تاریخ طبری تاریخ الرسل و الملوک تهران ۱۳۷۵
محمدبن جریر طبری ترجمه ابولقاسم پاینده تاریخ طبری تاریخ الرسل و الملوک تهران ۱۳۷۵
احمدبن اسحاق یعقوبی ترجمه محمدابراهیم آیتی تهران ۱۳۷۴
ابن بلخی به تصحیح گای لیسترانچ و رینولد الن نیکلسون ۱۳۸۴
عبدالحسین زرینکوب تاریخ ایران بعد از اسلام ۱۳۴۳
0 comments:
Post a Comment