Saturday, May 17, 2014


زنان ایرانی از آزادی های یواشکی سالهاست عبور کرده اند


زنان ایرانی از آزادی های یواشکی سالهاست عبور کرده اند، از ابتدای شکل گیری جمهوری اسلامی زن ایرانی مبارزه اش برای نداشتن حجاب آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد ، پرسش اینجاست که در این ٣٥ سال بارها بارها زنان ایرانی در خیابان و همه جای دیگر بدلیل بی حجابی و بد حجابی آشکارا درگیری با ماموران ریز و درشت ارشاد داشته اند چرا کسی آن روز ها از آنها بنام قهرمانان آشکار نامی نبرد ؟ 
و حتمن عکس ها یش در این صفحه موجود هست اما حالا چه شده است بجای اینکه زنان ایرانی را به سوی آزادی کامل و رها شدن از لچک های دوخته شده ی جمهوری اسلامی باید آنرا یواشکی در بیابان و دشت و دمن و دریا به دست باد بسپارند و عکسی هم گرفته بشه تازه نامش میشود آزادی های یواشکی !!! چرا دوباره میخواهند مبارزه زنان ایرانی از یک مبارزه ی آشکار و همه گیر که همیشه بوده است آنرا بنام آزادی یواشکی کاهش دهند ؟ چرا باید دوباره با این آزادی های یواشکی موجی از یورش به زنان را پایه گذاری کند ؟ 
باید هوشیار بود رنگ طرح های ریخته شده از طرف اصلاح طلبان هدایت شده از داخل بسیار فریبنده است که هنوز این فریب برگ برنده است !

شیلا فرهنگ
اردیبهشت ۹۳
 
آیا ويديوی افشاگرانه در مورد چگونگی اجباری شدن حجاب در ايران را که سال گذشته در تاریخ ۲۵ مهر ۱۳۹۲ منتشر کردیم را به خاطر دارید؟

همان ویدیویی که یاد آور شدیم روحانیون طرفدار خمینی قبل از انقلاب نه تنها حرفی‌ از حجاب اجباری نمی‌‌زدند، بلکه وعده از آزاد بودن مردم میدادند ... اما به فاصله بسیاری کوتاهی‌ پس از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در تاریخ ۸ مارس ( ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ ) مردان لباس شخصی با حمایت روحانیون طرفدار خمینی با سنگ و چوپ و اسلحه و با شعار « یا روسری یا توسری» به بانوان ایرانی حمله
 کردند ....

http://www.youtube.com/watch?v=B9NcIiOgye0

حال به گزارش سایت بهار نیوز حسن روحانی، همان کسی‌ که برای اولین بار خمینی را امام نامید، در کتاب خود صراحتاً به نقش خود و دوستانش در سرکوب بانوان ایرانی آزادی‌خواه و پیشرو که با خواندن سرود‌ « ای ایران » فریاد می‌زدند «حجاب اجباری نمی خواهیم» اعتراف کرده است.

روحانی در کتاب خاطرات خود نوشته است: 

«طرح مساله پوشش و حجاب زنان در اسفند ۱۳۵۷ بدون مشکل نبود و تا مدت‌ها مسئولین را به خود مشغول کرد. پس از ۲۲ بهمن که سازمان‌ها و ادارات دولتی کار خود را آغاز کردند و مدارس نیز از اواسط اسفند به فعالیت پرداختند، شمار زیادی از خانم‌های کارمند و دانش‌آموزان دختر، بدون حجاب و با سر برهنه در ادارت و سازمان‌های دولتی حاضر می‌شدند و در میان آن‌ها گاهی زنان باحجاب در اقلیت بودند. بعضی پرستاران بیمارستان‌ها و پزشکان و معلمان زن نیز بدون روسری به محل کار خود می‌رفتند و در خیابان‌ها هم زنان بی‌حجاب رفت و آمد داشتند. البته زنان باحجاب نیز فراوان بودند و در همه جا به چشم می‌خوردند.

امام در یکی از بیانات خود به لزوم حجاب برای زنان اشاره کردند و همین باعث شد عده‌ای از زنان بی‌حجاب در خیابان‌ها تظاهرات کنند و در مقابل کاخ دادگستری و نخست‌وزیری تحصن نمایند. در این هنگام نیز آقای طالقانی پای پیش گذاشت و سخنانی درباره حجاب ابراز کرد و گفت:«حجاب اجباری نداریم و خانم‌ها باید خودشان حجاب را انتخاب کنند.»

در دولت موقت هم بحث بود که آیا حجاب باید اجباری شود یا نه. خلاصه همان طور که اشاره کردم، آقای طالقانی در سخنرانی خود گفت: ما نمی‌توانیم زنان اهل کتاب را مجبور به پذیرفتن حجاب کنیم، ولی مسلمانان را می‌توانیم تشویق کنیم که حجاب داشته باشند و در هر صورت نباید کسی را به زور باحجاب کنیم. با وجود این، در ستاد ارتش با دوستان تصمیم گرفتیم حجاب الزامی کنیم، که آغازی برای وزاتخانه‌ها و ادارات دولتی باشد.

طرح اجباری شدن حجاب در ادارت مربوط به ارتش، به عهده من گذاشته شد و بدین جهت در گام اول، همه زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را که نزدیک به سی نفر بودند، جمع کردم و پس از گفتگو با آنان قرار گذاشتیم از فردای آن روز با روسری در محل کار خود حاضر شوند. زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بی‌حجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانم‌های بی‌حجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند. پس از ستاد ارتش، نوبت به نیروهای سه‌گانه رسید. در آغاز به پادگان دوشان تپه رفتم و همه کارمندان زن را که تعداد آن‌ها هم زیاد بود در سالنی جمع و درباره حجاب صحبت کردم. در آنجا زن‌ها خیلی سر و صدا راه انداختند اما من قاطعانه گفتم: «این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست.»
بعد توضیح دادم که ما نمی‌گوییم چادر سر کنید، بحث چادر مطرح نیست، سخن بر سر استفاده از روسری و پوشاندن سر و گردن است. در نهایت، در آنجا هم گفتم به دژبان دستور داده‌ایم از فردا هیچ زن بی‌حجابی را به پایگاه راه ندهند.

در نیروی زمینی و نیروی دریایی نیز برای کارمندان زن صحبت کردم و با خواندن آیات و روایات و کشاندن بحث حجاب به مسائل اجتماعی و سلامت جامعه و ارائه دلایل مختلف درباره لزوم حجاب، موضوع را تبیین کردم و دست آخر نیز با بخشنامه، رعایت حجاب الزامی شد. بحمدالله این تلاش‌ها نتیجه مثبت داشت و پس از تعطیلات نوروز، همه زنان کارمند در ارتش با روسری به محل کار خود می‌آمدند. در وزاتخانه‌ها و سازمانهای دولتی و حتی صداوسیما نیز به‌تدریج حجاب عملی شد و همه زنان با روسری از خانه بیرون می‌آمدند. البته در روزهای رفراندوم هنوز شماری از زنان بی‌حجاب بودند و با سر برهنه در پای صندوق‌های رای حاضر شدند، ولی این معضل اجتماعی خیلی زود جمع و جور شد و به سامان مناسبی رسید.»

منبع: بهار نیوز
شنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۳ - خاطرات روحانی درباره حجاب در اول انقلاب


http://www.baharnews.ir/vdcfxtdm.w6d11agiiw.html

ويديوی افشاگرانه در مورد چگونگی اجباری شدن حجاب در ايران

http://www.youtube.com/watch?v=B9NcIiOgye0

حکومت "ولایت مطلقه فقیه" همواره سعی کرده که با نیروی قهریه و نیروهای نظامی به سرکوب دختران و بانوان ایرانی که اندکی از موی آنها قابل دیدن باشد بپردازد که شروع این کار با حمله طرفداران حکومت به بانوان ایرانی در سی وپنج سال پیش کلید خورد و در اسفند سال ۱۳۵۷ و یک روز پیش از هشتم مارس (روز جهانی زن) در حالی که بانوان ایرانی درحال تدارک برگزاری اولین مراسم روز جهانی زن در ایران بودند، انتشار روزنامه کیهان با تیتر «زنان باید با حجاب به ادارات بروند» به نقل ازآقای خمینی باعث تغییر فضای آن روز شد و در واکنش به این گفته خمینی همانطور که در ویدیویی که در متن دیده میشود روز جهانی زن با اعتراض بانوان ایرانی به تظاهرات در مخالفت با حجاب اجباری بدل گردید. در واقع بانوان ایرانی پیشرو مقاومت در برابر تفکر تندروانه خمینی و اطرافیانش که سیاست هایش را تبلیغ و او را امام ! می نامیدند همانند رفسنجانی، خامنه ای، خاتمی و حسن روحانی شدند. در این راهپیمایی اعتراضی، گروه‌های مختلف زنان از دانش‌آموز و دانشجو گرفته تا کارمند و فعال سیاسی و اجتماعی شرکت کردند و ۱۵هزار زن که در دانشکده فنی دانشگاه تهران جلسه سخنرانی داشتند به دنبال یک رای‌گیری تصمیم گرفتند دست به راهپیمایی بزنند و به طرف نخست وزیری حرکت کردند و سرود « ای ایران » را خواندند و شعار میدادند که:

« مرگ بر ارتجاع»، «با استبداد مخالفیم»،« لحظه به لحظه گفتم، زیر شکنجه گفتم، یا مرگ یا آزادی »، « حجاب اجباری نمی خواهیم» و در مقابل مردان لباس شخصی طرفدار خمینی با سنگ و چوپ به بانوان ایرانی حمله کردند و شعار میدادند که « یا روسری یا توسری » و بدین سان مبارزه بانوان ایرانی در دفاع از حقوق به حقشان همراه با نافرمانی مدنی شروع شد که تا به امروز ادامه دارد و سوال اینجاست که به راستی علت این همه خشونت حکومت در مقابل بانوان ایرانی چیست؟

محمد رستگار - سهیل پرهیزی

منبع : سپیده دم

0 comments:

Post a Comment

Sample Text

Powered by Blogger.

Video

Popular Posts

Our Facebook Page