Monday, June 30, 2014





کاش به فکر هم  باشیم 
به فکر یاری رساندن به خستگان و افتادگان
به فکر شکسته دلان 
و اینقدر درگیر خود و زندگی شخصی خودمان نبودیم.....
بد نیست کمی با دیدن این ویدئو تفکر کنیم به آنچه تا به حال انجام دادیم و آنچه در آینده برای خود در نظر داریم.

خوشابحال کسی که دست افتاده ای را می گیرد و او را بر می خیزاند.

Sunday, June 29, 2014





تز دکترای شاپور بختیار: "هزاره‌های رقابت و رفاقت مذهب و سیاست در جهان"




روز چهارم تیرماه امسال صدمین سالروز تولد دکتر شاپور بختیار بود. به همین مناسبت امروز (شنبه ۲۸ ژوئن، ۸ تیر) با حضور گروهی از علاقمندان به بختیار و روزنامه نگاران و پژوهشگران مراسمی در شهر کلن برگزار شد. در این نشست، ایرج پزشکزاد (نویسنده سرشناس)، دکتر ناصر کاخساز (پژوهشگر و کنشگر سیاسی) و علی شاکری زند (نویسنده و پژوهشگر عضو جبهه ملی ایران) زندگی و اندیشه‌های بختیار را از زاویه‌های گوناگون مورد بررسی قرار دادند. 

سخنرانی علی شاکری زند به ویژه بر بخش‌های مهمی از آرزوها و برنامه‌های بختیار برای یک ایران سکولار و سوسیال دموکرات پرتو افکند و نکات مبهم بسیاری را درباره دلایل عدم پشتیبانی جبهه ملی از نخست وزیری بختیار روشن کرد.

بختیار، با یقین به این که خمینی و هواداران او در اندیشه استقرار یک نظام ایدئولوژیک مذهبی در ایران هستند، روز شانزدهم دیماه سال ۱۳۵۷ مسئولیت نخست وزیری ایران را مشروط به خروج آخرین شاه ایران از کشور، انحلال ساواک، ازادی زندانیان سیاسی و آزادی کامل مطبوعات قبول کرد. او ظرف ۳۷ روز نخست وزیری خود توانست به همه این طرح‌ها تحقق ببخشد و در حالی که تقریبا همه رهبران اصلی جبهه ملی و نهضت آزادی یوغ بندگی خمینی را به گردن گرفته بودند، زیر بار تحمیل‌های غیرقانونی خمینی که از شور فاقد شعور توده‌ها سوء استفاده می کرد نرفت.

توفانی که یک انقلاب توده‌ای در ایران به راه انداخته بود، مانع از آن شد که بختیار بتواند به آرزوهای درازمدت خود جامه عمل بپوشاند. امروز بسیاری از کسانی که در آن زمان به مخالفت با بختیار برخاستند، با توجه به تلفات انسانی شدید و خسارات اقتصادی سنگینی که خمینی و جانشین او به ایران وارد کردند، به این عقیده رسیده اند که باید به اندیشه‌های بختیار و دلیل ریسک پذیری او در آن شرایط نامطمئن بیشتر می اندیشیدند. 

مسعود نقره کار، پزشک و نویسنده که در دوران بختیار از چریک‌های فدائی خلق پشتیبانی می کرد و بعدها نیز به جناحی از اکثریت پیوست، از جمله کسانی بود که قرار بود امروز در کلن سخنرانی کند، اما چون نتوانسته بود مرخصی بگیرد، پیامی را برای یکصدمین زادروز بختیار فرستاد که به وسیله اداره کننده نشست قرائت شد. این پرشک و نویسنده مقیم آمریکا، در متنی اثرگذار، خود را به خاطر این که به خاطر شور انقلابی پیام مهم بختیار را درک نکرده بود، سرزنش کرده است. از آنجا که بی‌تردید متن نوشته نقره کار همین روزها منتشر خواهد شد، از تکرار آن در اینجا خودداری می کنم.

در نشست پرسش و پاسخی که پس از سخنرانی‌ها برگزار شد، من ضمن طرح پرسشی این نکته را مطرح کردم که وجه تمایز عمده بختیار با سایر سیاستمداران هم عصر او، آگاهی عمیق او نسبت به اثرت نامطلوب آمیزش مذهب و سیاست بود. چه عامل یا عواملی باعث شده بود که او "صدای نعلین آخوندها را از صدای چکمه نظامیان" خطرناک تر تشخیص دهد؟

علی شاکری زند، که تحقیقات زیادی درباره زندگی سیاسی و اندیشه‌های بختیار کرده است، در پاسخ این پرسش توضیح داد که بختیار در دانشگاه سوربن پاریس در زمینه مناسبات مذهب و سیاست از عهد باستان تا قرن بیستم تحصیل کرده و رساله دکترای خود را نیز به زبان فرانسه در همین زمینه نوشته است.

در پایان نشست، هنگامی که با آقای شاکری برای صرف شام به رستوران می رفتیم، از او پرسیدم که چرا رساله دکترای بختیار با این موضوع بسیار مهم برای روشنگری در میان جوانان ایرانی تاکنون به فارسی ترجمه و منتشر نشده است؟ آقای شاکری گفت که برگردان فارسی این متن بسیار سنگین و پرحجم از هر کسی بر نمی آید. مترجم چنین متنی باید علاوه بر تسلط کامل بر زبان‌های فارسی و فرانسه، با موضوع این پایان نامه نیز آشنائی کامل داشته باشد. در غیر این صورت موفق نخواهد شد برگردان خوبی از آن ارائه دهد.

پدر شادروان من، مرا از شش سالگی تا دوران بلوغ هر شب جمعه همراه خود به جلسات قرائت و تفسیر قرآن می برد. به این دلیل در سیزده سالگی توانائی خواندن و ترجمه و تاحدودی تفسیر قرآن را داشتم. در عین حال، با خصلت‌های ویژه و عوامفریبی‌های آخوندها نیز آشنا شده بودم. در نوجوانی، پس از آن که دریافتم قرآن در واقع آمیزه‌ای از تورات و انجیل و اوستا و آداب و رسوم قبایل چادرنشین عرب است و هیچ مبنای عقلی و علمی ندارد، هم از دین بریدم و هم بیشتر آخوندها را دروغگو، بی‌سواد، مفت خواره و عوامفریت یافتم. به همین دلیل بود که از پائیز سال ۱۳۵۷ خورشیدی هنگامی که احساس کردم نتایج مبارزات آزادیخواهانه طبقه متوسط ایران دارد با کمک لمپن‌های حواشی شهرهای بزرگ به وسیله آخوندها ملاخور می شود، به مخالفت با اسلامی شناساندن انقلاب پرداختم.

در ۳۵ سال گذشته نیز، تصور می کردم بختیار به همان دلایلی مخالف قدرت گرفتن آخوندها است که من می شناختم. اما با توضیحات علی شاکری زند تازه دریافتم که دلیل مخالفت بختیار با به قدرت رسیدن خمینی، امری بسیار جدی تر، عمیق تر و علمی تر بوده است. او ریشه تاریخی فتنه را می شناخته است. من تنها آن را حس می کرده ام.
امیدوارم پایان نامه دکترای بختیار با عنوان "هزاره‌های رفاقت و رقابت مذهب و سیاست در جهان" در آینده نزدیک به زبان فارسی منتشر شود. شاید هیچ متنی بیش از این نتواند دست نسل‌های آینده ایران زمین را برای رهائی از زنجیر پوسیده خرافات مذهبی بگیرد.

جواد طالعی
٨ تير


منبع : سپیده دم


 



فدارسیون پول فیفا را به ملی پوشان نمی دهد



در روز بازی با آرژانتین هم نماینده فیفا قصد داشت به هتل تیم ملی ایران برود تا این پول را به كاپیتان ایران بدهد اما با نامه‌نگاری‌هایی كه مسئولان فدراسیون ایران انجام دادند، آن‌ها را متقاعد كردند كه فیفا این پول را به فدراسیون بدهد. توجیه فدراسیون فوتبال ایران برای پرداخت شدن این پول به فدراسیون این بود كه ایران مسابقه مهمی با آرژانتین دارد و بهتر است در چنین شرایطی در اردوی ایران حرفی از پول زده نشود تا بازیكنان تمركز خود را حفظ كنند. فدراسیون البته در نامه نگاری با فیفا، گفته بود كه این پول را در آینده به بازیكنان خواهد داد.

فدراسیون جهانی فوتبال برای بازیكنانی كه در جام جهانی حضور دارند دستمزدی در نظر گرفته كه به ازای هر روز، ۷۵۰ دلار است. این پول از ۴ روز پیش از اولین بازی هر تیم تا آخرین مسابقه آن تیم در جام جهانی به بازیكنان پرداخت می‌شود. بازیكنان تیم ملی فوتبال ایران هم كه از ۲۶ خرداد مسابقات خود را در جام جهانی شروع كرده‌ بودند، از ۲۲ خرداد تا روز بازی با بوسنی كه ۴ تیر بود، باید از فیفا پول می‌گرفتند؛ یعنی آن‌ها ۱۴ روز دستمزد از فیفا طلب داشتند.

به گزارش خبرآنلاین؛ فیفا امسال تصمیم گرفته بود این رقم را به خود بازیكنان بدهد تا فدراسیون‌ها آن را صرف هزینه‌های دیگر نكنند چراكه این رقم، دستمزد خود بازیكنان است و حساب آن با رقم‌هایی كه بابت صعود به جام جهانی و تداركات تیم‌های ملی پرداخت می‌شود جداست. روال پرداخت این پول هم به این شكل است كه نماینده فیفا آن را به كاپیتان هر تیم ملی می‌دهد تا كاپیتان، آن را بین بازیكنان تقسیم كند. در روز بازی با آرژانتین هم نماینده فیفا قصد داشت به هتل تیم ملی ایران برود تا این پول را به كاپیتان ایران بدهد اما با نامه‌نگاری‌هایی كه مسئولان فدراسیون ایران انجام دادند، آن‌ها را متقاعد كردند كه فیفا این پول را به فدراسیون بدهد. توجیه فدراسیون فوتبال ایران برای پرداخت شدن این پول به فدراسیون این بود كه ایران مسابقه مهمی با آرژانتین دارد و بهتر است در چنین شرایطی در اردوی ایران حرفی از پول زده نشود تا بازیكنان تمركز خود را حفظ كنند. فدراسیون البته در نامه نگاری با فیفا، گفته بود كه این پول را در آینده به بازیكنان خواهد داد. فدراسیون سرانجام با همین روش توانست پول بازیكنان را بگیرد و حالا این رقم به دست خود بازیكنان نرسیده است. بازیكنان تیم ملی هم در حال حاضر از این مسئله ناراحت هستند كه چرا فدراسیون پول آن‌ها را نمی‌دهد. علی كفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال هم مصاحبه كرده و گفته كه این پول برای هزینه‌های تیم ملی در برزیل مثل تغذیه و رفت و آمد است. سجادی، معاون وزیر ورزش هم همین حرف را زده تا بازیكنان به این نتیجه برسند كه قرار نیست این دستمزد به دستشان برسد. فدراسیون در حالی این رقم را به بازیكنان نداده كه مجموع آن برای ۲۳ بازیكن و ۱۴ روز دستمزد روزی ۷۵۰ دلار، معادل ۲۴۱۵۰۰ دلار می‌شود؛ چیزی بیش از ۷۵۰ میلیون تومان. بازیكنان تیم ملی هم از همین موضوع ناراحت شده‌اند و می‌گویند اگر این پول حق فدراسیون است، پس آن ۸ میلیون دلاری كه فیفا به عنوان پاداش جام جهانی می‌پردازد چیست؟ تا به حال تنها پاداش‌هایی كه به بازیكنان تعلق گرفته، یك ۳ هزار دلار به علاوه یك ۶ هزار دلار است كه آن هم هنوز پرداخت نشده و فقط قول آن داده شده است.



منبع : خبر آنلاین



برچسب : فدراسیون فوتبال، فیفا ، ملی پوشان

Saturday, June 28, 2014





یورش گشت ارشاد به دانشگاه هنر برای بازداشت یک دانشجوی دختر

صبح امروز، نیروهای گشت ارشاد برای بازداشت یکی از دانشجویان دختر وارد داشگاه هنر شده و با حمله به دانشجویان و حراست دانشگاه با اسپری اشک آور تعدادی را مضروب کردند.
به گزارش رسیده به کلمه، بعد از یورش نیروهای گشت ارشاد و آسیب دیدگی تعدادی از حاضران، اورژانس تهران در محل حاضر شد و به مداوای مضروبین حادثه پرداخت.
این اولین باری است که نیروهای گشت ارشاد برای بازداشت به دلیل حجاب وارد دانشگاهی شدند و پس از مقاومت دست به چنین اقدام خشونت آمیزی می زنند.
به گفته ی حاضران در محل یکی از افرادی که خشونت بیشتری از خود در مقابل دانشجویان نشان داده شخصی به نام حمید ابراهیمی بوده است.
منبع: سایت کلمه

توانا: آموزشکده جامعه مدنی ایران



زندانی مسیحی اعتصاب غذای خود را دوباره از سر گرفت !





"وحید حکانی" نوکیش مسیحی در بند زندان شیراز به دلیل اینکه با درخواست آزادی مشروط وی و دو تن دیگر از هم بندان مسیحی اش موافقت نشد، وی بار دیگر اعتصاب غذای خود را از سر گرفت. "اعتصاب غذا" آخرین راه حل این افراد برای نشان دادن اعتراضاتشان می باشد.

به گزارش آژانس خبری مسیحیان ایران « محبت نیوز »، وحید حکانی زندانی نوکیش مسیحی در زندان عادل آباد شیراز، برای بار دوم از روز دوشنبه دوم تیرماه 1393 اعتصاب غذای خود را از سر گرفت.
زندانی مسیحی وحید حکانی اعتصاب غدای خود را در به دلیل اینکه دادگاه با عفو مشروط وی و دو تن دیگر از زندانیان هم بند مسیحی اش موافقت نکرد در اعتراض به این موضوع  دست به اعتصاب غذای مجدد زده است.
بار قبل، وحید حکانی از نوکیشان مسیحی شیراز، در آخرین روز سال 1392 (29 اسفند) برابر با (بیستم مارچ 2014) به دلیل عدم پذیرش درخواست آزادی مشروط وی و دیگر دوستان هم بند مسیحی‌اش از سوی مسئولان قضایی و همچنین شرایط بد زندان، اعتصاب غذای خود را برای بار اول آغاز کرد.
اعتصاب غذای وحید با وجود مشکلات بسیار حاد جسمانی به مدت بیش از 7 هفته، تا 23 اردیبهشت ماه سالجاری  ادامه داشت. آن زمان این زندانی نوکیش مسیحی به خاطر آزاد شدن "محمد رضا (کوروش ) پرتویی" از زندانیان مسیحی هم بندش، به اعتصاب غذای خود پایان داد.
"کوروش" از نوکیشان مسیحی است که بهمراه وحید حکانی و دو تن از نوکیشان مسیحی دیگر از سوی دادگاه انقلاب اسلامی شیراز به دلیل " اعتقادات و باورهای مسیحی اش" به 3 سال و هشت ماه زندان محکوم شده بود . وی سرانجام در 23 اردیبهشت ماه 1393 از سوی دادگاه انقلاب بطور مشروط آزاد شد.
وحید حکانی در روزهای آخر اعتصاب غذای بار اول خود با وجود محدودیت‌ها و به دلیل وخامت شرایط جسمی به بهداری زندان منتقل شده بود. شایان ذکر است وحید حکانی از خونریزی معده و عدم کارکرد مناسب دستگاه گوارش رنج میبرد و در حین تحمل محکومیت یکبار مورد عمل جراحی در خارج زندان نیز قرار گرفته است.
مسئولین زندان ضمن آگاهی از بیماری جسمانی اش،  وی را به بهانه های مختلف به علت اقدام دوباره به اعتصاب غذا " وحید " را مورد آزار روحی قرار می دهند. همچنین گفته می شود ماموران زندان حتی وسایل شخصی او را در داخل زندان ضبط کرده اند.  زندانبان برای فشار بیشتر بر این زندانی نوکیش مسیحی و وادار کردن او به شکستن اعتصاب غذا، نوبت تلفن قانونی وی را حذف کرده  و براحتی اجازه تلفن زدن و تماس با بیرون زندان را به وحید نمی دهند.
- جدا سازی زندانیان و "تنبیهات انظباتی"
اخباررسیده از زندان عادل آباد شیراز حاکی است ، بدستور مقامات زندان سلولهای زندانیان مسیحی " مجتبی سیدعلاالدین حسین، همایون شکوهی و وحید حکانی" از یکدیگر جدا شده  و نگهداری از آنها در بندهای مختلف آن زندان می باشد. این اقدام بسیار ناگهانی و بدون خبر قبلی صورت گرفته است. به طوری که وقتی بستگان وحید برای ملاقات با وی  به زندان رفتند، مسئولین دفتر زندان که هنوز خبری از این تغییر بند نداشتند نمی توانستند او را برای ملاقات با خانواده احضار کنند.
پس از این جابجایی گفته می شود که "همایون شکوهی" و "مجتبی سید علاالدین حسین" دو زندانی نوکیش مسیحی  از بند عبرت زندان به بند"سبز" منتقل شده اند و وحید نیز به بند چهار منتقل شده است. مطابق اخبار رسیده ماموران در این بند نیز با وحید به شدت بد رفتاری می کنند.
" وحید حکانی" بار قبل  با شروع اعتصاب غذا جهت تنبیه از سوی مسئولان زندان به سلول انفرادی منتقل شده بود. گرچه او بار دیگر از سلول انفرادی به بند "عبرت" بازگردانده شد، اما همچنان به اعتصاب غذایش ادامه داد.
مسئولان زندان دفعه قبل نیز پس از این که "وحید" حاضر به شکستن اعتصاب غذای خود نشد، به گفته مسئولان زندان برای وی  "تنبیهات انظباتی" در نظر گرفتند و وحید را  از دسترسی و استفاده از تلفن جهت تماس با خانواده منع کرده بودند. ضمن اینکه او ممنوع الملاقات شده بود و اجازه ملاقات هفتگی با خانواده اش را نیز نداشت.
- اعتصاب غذا تنها گزینه موجود !
یاد آور می شود که وحید حکانی بهمراه همایون شکوهی ،مجتبی سیدعلاالدین حسین و محمدرضا پرتویی (كوروش) از جمله ده نفر زندانیان مسیحی می‌باشند که ابتدا در روز چهارشنبه مورخ ۱۹بهمن ماه ۱۳۹۰ ( برابر با ۸ فوریه ۲۰۱۲ ) با هجوم به دو منزل مسكونی در شیراز بازداشت شدند. شش نفر آنها به تدریج با سپردن وثیقه، طی دفعات مختلف از زندان آزاد شدند.
اما این چهار تن در 20 خرداد ماه 1392 برابر با (دهم جون 2013) در حالی که تمام نگاه‌ها به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران بود، دور از چشم رسانه ها،حکمشان از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان شیراز صادر شد .
دادگاه انقلاب اتهام این افراد را شركت در جلسات خانگی، تبلیغ و ترویج مسیحیت، ارتباط با سازمان‌های مسیحی در خارج از کشور، تبلیغ علیه نظام و برهم زدن امنیت ملی آنان را متهم ردیف اول شناخت و هر یک را به 3 سال و هشت ماه زندان حکم قطعی محکوم کرد . حکم صادره در همان روز به وکیل این چهار نوکیش مسیحی ابلاغ گردید.
اکنون که همه راههای پیگیری عدالت بر روی زندانیان نوکیش مسیحی بسته شده است. در داخل جمهوری اسلامی هیچ منبعی برای پی گیری مطالبات قانونی آنها وجود ندارد. خود و خانواده هایشان آماج شدید ترین بدرفتاریها تحت نام "تنبیهات انظباطی" قرار گرفته اند. به نظر می رسد که "اعتصاب غذا" آخرین راه حل زندانیان عقیدتی برای نشان دادن اعتراضاتشان می باشد.



برگرفته از : آژانس خبری مسیحیان ( محبت نیوز)

Friday, June 27, 2014


ابراز نگرانی کمیسر عالی حقوق بشر از تداوم اعدام‌ها در ایران

کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد از تداوم موج اعدام در ایران ابراز نگرانی عمیق کرد. شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز با ۲۹ رأی از مجموع ۴۷ رأی قطعنامه لغو مجازات اعدام در سراسر جهان را تصویب کرد.





ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، در روز پنجشنبه (۲۶ ژوئن / ۵ تیر) در ژنو گفت که در سال جاری (۲۰۱۴) مقامات جمهوری اسلامی ایران دست‌کم ۲۵۰ نفر را اعدام کرده‌اند.
او که پیش از رأی گیری در مورد قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل درباره لغو مجازات اعدام در سراسر جهان سخنرانی می‌کرد، افزود که در میان اعدام‌شدگان در ایران محکومانی وجود داشته‌اند که در زمان ارتکاب جرم کودک بوده‌اند.
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد تصریح کرد که در سال ۲۰۱۳ دست‌کم ۵۰۰ حکم اعدام در ایران اجرا شده است. وی افزود که در حال حاضر ۱۶۰ نفر در این کشور در انتظار اجرای حکم اعدام‌شان به سر می‌برند که هنگام ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال داشته‌اند.
ناوی پیلای تاکید کرد که هر اندازه هم که جرمی سنگین باشد، طبق حقوق بین‌الملل اعدام کسانی که موقع ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال داشته‌اند، ممنوع است.
به گفته سازمان عفو بین‌الملل، ایران از جمله کشورهایی است که دارای بالاترین آمار اعدام هستند. چین در صدر جدول کشورهایی است که در آن شمار موارد اعدام بالاست. عفو بین‌الملل حدس می‌زند که سالانه هزاران نفر در چین اعدام می‌شوند.
تصویب قطعنامه‌ی لغو مجازات اعدام در سراسر جهان
پس از سخنرانی خانم ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل که پست خود را در اول سپتامبر (۱۰ شهریور) به زیدالحسین، دیپلمات اردنی، واگذار می‌کند، رأی‌گیری در مورد قطعنامه لغو مجازات اعدام در سراسر جهان صورت گرفت.
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد با ۲۹ رأی از مجموع ۴۷ رأی قطعنامه لغو مجازات اعدام در سراسر جهان را تصویب کرد.
هشت کشور، از جمله آمریکا، کوبا و روسیه، رأی ممتنع دادند. همچنین ده کشور، از جمله چین، هند، کویت، پاکستان و عربستان سعودی، با قطعنامه شورای حقوق بشر در مورد لغو جهانی اعدام مخالفت کردند. آلمان و دیگر کشورهای اروپایی از این قطعنامه حمایت کردند.
این قطعنامه به لحاظ حقوق بین‌الملل الزام‌آور نیست، اما بر اهمیت نمادین آن تاکید می‌شود. قرار است که شورای حقوق بشر سازمان ملل بر پایه قطعنامه تصویب‌شده کمیته‌ای را در ارتباط با اعدام تشکیل دهد. یکی از وظایف این کمیته این است که مراقب باشد تا موضوع لغو اعدام همواره در دستور کار سازمان ملل قرار گیرد.
شورای حقوق بشر همچنین خواستار آن شد که اعدام مجرمانی که هنگام ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال داشته‌اند، متوقف شود.
پیش از این قطعنامه شورای حقوق بشر، قطعنامه‌های دیگری نیز در مورد اعدام در سازمان ملل تصویب شده است. از جمله مجمع عمومی سازمان ملل خواستار آن شده که تا زمان حذف مجازات اعدام از قوانین همه کشورهای جهان، اجرای احکام صادره اعدام در کشورهای مختلف متوقف شود.
همچنین هدف "پروتکل اختیاری دوم" پیمان‌نامه بین‌المللی درباره حقوق مدنی و سیاسی لغو مجازات اعدام است. تا کنون ۸۰ کشور این پروتکل اختیاری را امضا کرده‌اند.

منبع : دویچه وله فارسی



آلت تناسلی مردان یا نماد ولایت پذیری مجلس؟



بعید می دانم کسی اخبار سیاسی ایران را تعقیب کند و در عین حال از آخرین افتضاح گماشتگان رهبر در مجلس بی اطلاع باشد. قاعدتا ً  راه یافتگان به مجلس از عنوانی که برای آنها انتخاب کرده ام - گماشتگان رهبر - ناراحت نمی شوند چون بسیاری از ایشان بارها بر این نکته تاکید کرده اند که سینه چاک ولایت هستند و وظیفه ای جز کسب رضایت رهبر برای خود قائل نیستند. البته اگر تا پیش از این هم نسبت به این " گماشتگی " تردید وجود داشت ، افتضاح اخیر مجلسی ها در تصویب اولیه طرح افزایش جمعیت همه تردید ها در خصوص  گماشتگی  بیش از دویست بی سر وپا  را برطرف کرد.اعضای فعلی مجلس را  از نظر نگاه به سیاست های جمعیتی  می توان به دو دسته تقسیم کرد. عده ای از آنان  در بیست وچند سال گذشته ، در برابر سیاست های رسمی کنترل جمعیت سکوت پیشه کرده بودند ، گروهی هم نه تنها با کنترل جمعیت ، مخالف نبودند بلکه در طراحی و اجرای برنامه های کنترل جمعیت در کشور ، نقش اساسی به عهده داشتند. در رأس این گروه ، علیرضا مرندی حضور دارد که در پنج سال گذشته ، بارها حیا را کنار گذاشته و تا توانسته نسبت به شخصیت  های منتقد حکومت ، عقده گشایی کرده است. این موجود منافق مسلک ، در دولت هاشمی رفسنجانی ، در مقام وزیر بهداشت ،  طراح و مجری سیاست های کنترل جمعیت بود و در دوسال اول دولت خاتمی هم  علیرغم کنار گذاشته شدن از وزارت ، مسؤولیت برنامه کنترل جمعیت را حفظ کرد تا آنکه در سال 1378 دو جایزه جهانی  دریافت کرد.  نقش مرندی در کنترل جمعیت ، آنچنان برای سیاستمداران حامی نظام مهم بود که هشت سال بعد ازآن ، مهم ترین روزنامه وابسته به جناح راست حکومت ، گفتگوی تفصیلی با مرندی انجام داد تا او شاهکار خود را بار دیگر به رخ رقبا بکشد.. روزنامه رسالت در شماره 6386 که روز دوازدهم اسفند سال هشتادو شش منتشر شد به نقل از علیرضا مرندی نوشت : " درآن زمان من به خاطر کارهای بلند مدت  نه زود بازده که می کردم  هر دوره رأی اعتمادی که از مجلس می گرفتم کاهش پیدا می کرد اما دلیل نمی شد که از برنامه ریزی بلند مدت دست دست برداریم . یکی از کارهای مهمی که در آن دوره انجام دادیم بحث کنترل جمعیت بود که خیلی چالش زا بود و ما را با مشکلات فراوانی روبرو می کرد. خیلی ها ما را متهم به « عمل خلاف شرع » می کردند. اگر قرار بود ما آن اتهامات را بپذیریم و شانه از زیر کار خالی کنیم امروز با یک بحران وحشتناک  جمعیتی رو برو می شدیم ."    همین فرد اکنون از اعضای مؤثر مجلس است اما در برابر تصویب  طرح رسوای افزایش جمعیت ، سکوت پیشه می کند زیرا " آقا " خواستار افزایش جمعیت شده است.

اما واقعا ٌ اصل ماجرا چیست ؟ قطعا ٌ اغلب  راه یافتگان به مجلس، از نظر ضریب هوشی در مراتبی بسیار پایین تر از متوسط جامعه ایرانی  قرار دارند اما آنها هرچقدر کم هوش باشند می دانند که اکثر خانوارهای ایرانی تعداد فرزندان خود را نه بر اساس زیاده گویی های رهبر بلکه بر اساس امکانات و مقدورات خویش تعیین می کنند. ضمن آنکه بحران اقتصادی ناشی از  مدیریت فاسد و پر خرج خامنه ای ، بسیاری از دختران و پسران را از  امکان ازدواج محروم کرده و بسیاری از  جوانانی هم که تن به ازدواج می دهند حتی الامکان فرزند دار شدن را به عقب می اندازند..پس چرا راه یافتگان به مجلس ، چنین رسوایی بزرگی را به جان می خرند و برای کسانی که می خواهند  با استفاده از روشهای علمی جلوی فرزند دار شدن خود را بگیرند  تعیین تکلیف بیهوده می نمایند؟ پاسخ به این پرسش ، بسیار ساده است. آنها می دانند برای ادامه رانت خواری سیاسی و اقتصادی از طریق غصب جایگاه نمایندگی ، بیش و پیش از نیاز به " رأی مردم " به رضایت  رهبر و تأییدیه شورای نگهبان نیاز دارند. ازسوی دیگر ، همه آنان به " عقده اطاعت جویی " رهبر که تدریجاً به " شهوت اطاعت خواهی " تبدیل شده ، آگاهی دارند. پس ناچارند چشم سر و چشم عقل  خود را بر روی همه کس و همه چیز ببندند. این بیچاره ها ، حتی  ملامت های اطرافیان را نشنیده می گیرند و همه همت خویش را مصروف کسب امتیاز بیشتز در مسایقه " ولایت پذیری "  می نمایند. این ولایت پذیری ، یک روز در سکوت در برابر فسادهای اقتصادی احمدی نژاد ، متجلی می شود تا نشان دهند حرمت " نزدیک ترین رئیس جمهور به رهبر" را پاس می دارند و روزدیگر در " عربده کشی دسته جمعی در مجلس " و در خواست اعدام برای موسوی و کروبی . گماشتگان رهبر در مجلس ، هیچ فرصتی را از دست نمی دهند تا نشان دهند ازسایر مجیزگویان ولی فقیه  ، پیشی می گیرند وبرای تأمین رضایت " رهبر پرعقده " کارهایی می کنند که سایر ولایتمداران ، امکان انجام آن را ندارند. این " ماکیاولیست های سینه چاک ولایت " برای رسیدن به هدف ، هیچ فرصتی  را از دست نمی دهند حتی ورود ابلهانه به خصوصی ترین شئون زندگی مردم . برای آنان هرچیزی می تواند می تواند"  نماد ولایت پذیری " باشد حتی آلت تناسلی مردان و تعیین تکلیف برای آن.  تردید ندارم تک تک راه یافتگان به مجلس از آنچه این روزها در محافل عمومی و خصوصی در مورد حماقت اخیر مجلس گفته می شود آگاهی دارند اما از میان شرافت و ادامه رانت خواری ، دومی را برگزیده اند که رسیدن به آن ، تنها یک راه  دارد :اجرای توصیه احمد علم الهدی امام جمعه مشهد و اثبات سینه چاکی برای رهبر.
تبدیل آلت تناسلی مردان به نماد ولایت پذیری مجلس ، قطعاً آخرین و حتی زشت  ترین پدیده ای نیست که در حکومت خامنه ای شاهد آن خواهیم بود. در مسابقه ای که بی لیاقتان مسلط بر ایران به راه انداخته اند هر روز باید پدیده ای جدید را به انتظار بنشیینم . یقین دارم اگر در ابتدای رهبری خامنه ای ، کسی ادعا می کرد موجودی مانند احمدی نژاد به مدت  هشت سال بر کشور مسلط خواهد شد هیچکسحرف او را جدی نمی گرفت همانطور که اگر به احمدی نژاد می گفتند در مجلس لاریجانی ، برای عمل وازکتومی ، مجازات حبس تعیین خواهند کرد پاسخ   او، یکی  از همان خنده های  مسخره بود.

 روی سخنم با افرادی مثل محمد خاتمی است که می گویند " اگر جمهوری اسلامی برود همه ضرر خواهیم کرد". آیا به راستی زیانی بالاتر از وجود حاکمانی بی اراده سراغ داریم که برای ادامه حکومت و رانت خواری ، هر رسوایی را به جان می خرند ؟ برای این گروه فرقی نمی کند عامل رسوایی ساز ، زندان مخوف کهریزک و قتل جوانان مردم در زیر شکنجه باشد ، اجرای دستور رهبر در مورد " کش ندادن فساد سه هزار میلیاردی اطرافیان احمدی نژاد" یا تبدیل آلت تناسلی مردان به نماد ولایت پذیری. بدون تعارف بگویم خامنه ای و اطرافیانش ، بی حیایی را از حد گذرانده اند. چاره کار در آنست که مدعیان مردم سالاری و اصلاح طلبی ، کمی " حیا " پیشه کنند و اگر قدرت مقابله با " اطاعت خواهی بی حد رهبر" و" ولایت پذیری بی مرز عناصر حکومتی " را ندارند حداقلل حمایت های فریب کارانه و غیر اشکار خویش  که در حال حاضر مهم ترین عامل تثبیت حکومت است را متوقف نمایند.در غیر اینصورت در تاریخ ، نام آنان در کنار نام کسانی ثبت خواهد شد که  ، ثروت و اعتبار ایران  را قربانی "ولایت پذیری " می کنند تا از تمتعات حکومتی ، بهره بیشتری ببرند.


برگرفته از : روز نویس مجتبی واحدی 



لطفا این ویدئو را ببینید

هر آنچه را در وب منتشر می‌کنید فاش شده حساب کنید




مراقب انتشار عکس‌های خصوصی خود در فیس‌بوک باشید.

سوال‌های فنی خود را از توانا تک بپرسید.








Thursday, June 26, 2014




سرنوشت مادر گم‌شده محسن قشقایی‌زاده، زندانی سیاسی: تصادف و مرگ در بازگشت از زندان



به گزارش خبرنگار کلمه، خانم طوطی سلطانی، مادر محسن قشقایی‌زاده که پیش از این کلمه از ناپدید شدن وی پس از ترک سالن ملاقات زندان اوین در تاریخ دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ماه خبر داده بود، اکنون مشخص شده که وی در راه بازگشت به خانه بر اثر تصادف فوت کرده است.
محسن قشقایی‌زاده طی سه هفته پس از بی‌اطلاعی از وضعیت مادر خود، در اعتراض به عدم رسیدگی به درخواست‌اش مبنی بر پیگیری ناپدید شدن مادرش اعلام اعتصاب غذا کرد که واکنش مقامات مسئول تنها انتقال غیرقانونی او به بند زندانیان مالی بود.
این زندانی سیاسی که کفیل مادرش و عهده‌دار سرپرستی اوست، طی این مدت بارها از طریق مسئولان زندان و دادستانی خواستار پیگیری وضعیت مادرش بوده است و درخواست کرد با توجه به اینکه مجموع حبس‌اش تنها شش ماه است و بیش از سه ماه از این مدت باقی نمانده است، با مرخصی برای تعیین تکلیف مادرش موافقت کنند که این درخواست بی‌پاسخ ماند.
محسن قشقایی‌زاده، نهم آبان ماه ۱۳۹۱ به همراه گروه دیگری از حاضران در جلسه سرای اهل قلم بازداشت شد و مدت ۲۰ روز را در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین گذراند؛ او به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.
با این حال دادگاه تجدید نظر با نقض رای پیرعباسی قاضی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، یک سال و نیم از این مدت را به حال تعلیق درآورد. قشقایی‌زاده از اواخر فروردین ماه سال جاری درحال گذراندن شش ماه حبس تعزیری خود در زندان اوین است.








اين دختر خانم به همراه اين مقام دولتی (سفير ايران) در برزيل چه ميكند؟ 

اگر او اجازه دارد در ورزشگاه به تماشای مسابقات ورزشی بنشيند، پس چرا دختران ايرانی در داخل ايران که تنها خواسته آنها تماشای مسابقات والیبال بود، توسط نیروی انتظامی زیر نظر وزارت کشور دولت روحانی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند؟ 

بنا به گزارش ها رفتار نیروی انتظامی آنقدر وحشیانه بود که انگار با یه گروه جانی و اراذل طرف هستند. اما دختران و زنان غير ايرانی‌ با نشان دادن پاسپورت وارد ورزشگاه آزادی‌ ميشدند! آیا احترام به تماشاچی خارجی‌ ولی‌ سرکوب و ضرب و شتم تماشاچی داخلی‌، همانند رفتار آفریقای جنوبی با غیر سفیدپوستها در دوره آپارتاید نیست؟

فاطمه آلیا نماینده حافظ منافع ولایت فقیه در مجلس شورای اسلامی می‌گوید: کار زن بچه دار شدن و تربیت فرزند و شوهرداری است نه دیدن مسابقه والیبال. یک عده ای می خواهند هر طور شده به زن نقش هایی بدهند که مخالف با وظایف شرعی است! 

sepidedam


Wednesday, June 25, 2014



محکومیت مریم شفیع پور فعال دانشجویی ,  با حکم شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران کاهش یافت


محکومیت مریم شفیع پور فعال دانشجویی که شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب وی را به هفت 
سال حبس محکوم کرده بود، با حکم شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران کاهش یافت.
سید محمود علیزاده طباطبایی با اعلام این خبر به ایرنا گفت: موکلم در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به هفت سال حبس و یک سال حبس تعلیقی محکوم شد که پرونده با اعتراض وی به دادگاه تجدید نظر ارسال شد.
وی اتهام موکلش را در کیفرخواست صادره، تبانی و اجتماع علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام خواند و گفت: شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران پس از بررسی پرونده، مدت محکومیت موکلم را به چهار سال حبس کاهش داد که با یک سال حبس تعلیقی در مجموع ۵ سال می شود.
مریم شفیع پور، متولد ۱۵ دی سال۱۳۶۳ و دانشجوی مهندسی کشاورزی در مقطع کارشناسی در دانشگاه بین المللی امام خمینی در قزوین بود.
وی از اعضای فعال کمیته زنان ستاد دانشجویی مهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بود که ۲۸ فروردین ماه سال ۸۹ طی احضاریه کتبی از سوی دادسرای عمومی و انقلاب استان قزوین احضار شد که این احضار به بازداشت منجر نشد اما ۵ مرداد ماه سال ۹۲ پس از احضار به دادسرای اوین بازداشت شد

خبرگزاری هرانا 





 امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه سردمداران ایران و نظر خانم ژیلا یعقوب در این خصوص.

یعنی شماها که در باره امر به" معروف "و نهی از" منکر " قانون به مجلس می برید یک وقت فکر نکنید که ظلم به مردم و اختلاس و مال مردم خوردن " منکر" است، یک وقت فکر نکنید که تبعیض و نادیده گرفتن حقوق شهروندی" منکر" است .... نه منکر فقط همون است که شما می گید: چندتار موی زنان بیرون باشد و ساپورت بپوشند منکر است!... اینکه هنوز احمدی نژاد و مشایی بیت المال را پس نمی دهند، اصلا منکر نیست. یک وقت فکر نکنید منکر است ها...اینکه هنوز عوامل قتل ندا آقا سلطان و بقیه شناسایی نشده، اصلا منکر نیست ها!!نقد کردن حاکمان به گفته امام علی از مهم‌ترین وظایف مردم نسبت به حاکمانشان است و در آن دوران از آن به عنوان امر به معروف و نهی از منکر یاد شده .... یک وقت فکر نکنید که منظور از امر به معروف آنچنان که امام علی در نامه ۵۳ نهج البلاغه گفته و به کارگزارانش آموخته این است که عرصه‌ای را فراهم کنند که مردمان به راحتی و با صراحت و شفافیت سخن گویند و انتقاد کنند و دغدغه‌ای نیز نداشته باشند که این امر برایشان پیامدهای خطرناکی دارد... اصلا یک وقت فکر نکنید که بخش مهمی از امر به معروف و نهی از منکر در باره نقد و نصیحت مردم خطاب به حاکمانشان است.... نه، همون است که شما‌ها می گید:مهم‌ترین منکر در این جامعه بیرون ماندن چند تار موی زنان از زیر روسری است، بروید برای همان قانون تصویب کنید!!!دیگر هیچ منکری در این جامعه وجود ندارد!!

متن برگرفته از صفحه فيسبوك ژيلا بني يعقوب



Tuesday, June 24, 2014





علی مطهری نماینده مجلس حامي روحاني و مورد علاقه اصلاح طلبان با نمايش عكس هايي در صحن علني مجلس
 گفت: 


"اگر دختری که در سن ۱۷، ۱۸ سالگی ازدواج کند طبیعتا دیگر با ۱۰ پسر هم کوه نمی‌رود و نه شوهرش اجازه می‌دهد و نه خودش این کار را می‌کند.

اصلا طبیعت زن هم میل به خودنمایی و تبرج دارد و این منهای تربیت دینی است و در طبیعت زن وجود دارد."
دولت اسلامی مکلف به برخورد با گناه آشکار در جامعه است دولت باید "ساپورت" را غیرقانونی اعلام و با آن برخورد قانونی کند.
اگر کسی اقدام به روزه‌خواری هم کند، دولت موظف به اقدام است

مهم‌ترین گزاره‌های اظهارات مطهری:

● اگر می‌خواهیم نظام اسلامی را به معنای واقعی در کشور پیاده کنیم باید ساز و کار مشخصی را برای حجاب ایجاد کنیم.

● اگر بخواهیم در حوزه فرهنگ و حجاب کار عمده‌ای را انجام دهیم دولت باید بگوید حجاب استاندارد چیست و صدا و سیما نیز باید آن را نشان دهد و در راستای اقدام عملی در این حوزه وارد عمل شویم.

● ما هر مقدار هم کار فرهنگی کنیم، نیاز به نظارت دولت است و دولت در آن بخش از امر به معروف و نهی از منکر که مستلزم اعمال قانون و احیانا اعمال زور است، اینجا وظیفه دارد و این وظیفه مردم نیست.

● آقای احمدی‌نژاد به مجلس آمد و در جواب به یکی از سئوالات از رئیس جمهور درباره مسئله حجاب کاملا به این موضوع را مسخره کرد و گفت که مگر خود شما گناه نمی‌کنید، بگذارید مردم خوش باشند. گیر سه پیچ ندهید و اصلا هیچ اعتقادی نداشت.

● احمدی‌نژاد به تلویزیون آمد و کار نیروی انتظامی را هم زیر سئوال برد و از آنجا واقعا انحطاط در حجاب از دوره آقای احمدی‌نژاد شروع شد که تا به امروز همچنان ادامه دارد.

● من معتقدم وزارت کشور باید اولا حجاب استاندارد را معرفی کند که این حجاب از نظر ما چیست و به غیر از چادر این باید اعلام شود که مثلا مانتو نباید بالای زانو باشد.
● در ادارات نیز مراجعین باید رعایت کنند، مراجعه کننده‌ای که وارد وزارتخانه می‌شود با یک لباسی که پوشیده و ۳۰ سانت بالای زانو است، نباید اجازه دهند که وارد شود.

در زمان پخش اين تصاوير عده‌ای از نمايندگان اعتراض خود را به پخش اين تصاوير اعلام کردند و اين موضوع سبب ايجاد سروصداهايی در مجلس شد.

علی مطهری هم در واکنش به اين اقدامات، به مزاح گفت: ظاهرا دوستان از اين تصاوير به وجد آمدند!


منبع : سپیده دم







تبلیغ برای کاهش فرزند مجازات در پی خواهد داشت


به نظر شما آیا با تصویب این طرح می‌توانند به هدف خودشان که ازدیاد جمعیت است برسند؟ 

کلیات طرح «افزایش نرخ باروری و پیشگیری از کاهش رشد جمعیت کشور» در جلسه علنی روز سه‌شنبه، ۳ تیر ماه مجلس در حالی به تصویب رسید که دولت با این طرح مخالفت کرده است.

به گزارش خبرگزاری خانه ملت، وابسته به مجلس شورای اسلامی، در رای‌گیری برای تصویب کلیات طرح «افزایش نرخ باروری و پیشگیری از کاهش رشد جمعیت کشور»، ۱۰۶ نماینده مجلس به آن رأی موافق دادند در برابر ۷۲ رأی مخالف و ۸ رأی ممتنع.

در صورت تصویب کامل این طرح، تبلیغ برای کاهش فرزند و هم‌چنین عقیم‌سازی در ایران مجازات خواهد داشت و کمک به سقط جنین نیز با مجازات حبس «دو تا پنج سال» روبه‌رو خواهد شد.

یک فوریت این طرح در جلسه یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۳ به تصویب مجلس رسیده بود. این طرح به گفته طراحان آن در راستای سخنان آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی برای افزایش جمعیت ایران تهیه شده است. رهبر جمهوری اسلامی در چند سال اخیر بارها بر افزایش جمعیت ایران تاکید کرده است.

اما خبرگزاری خانه ملت، وابسته به مجلس شورای اسلامی، گزارش می‌دهد محمدرضا خباز، عضو معاونت پارلمانی ریاست جمهوری ایران، در جلسه امروز مجلس به عنوان نماینده‌ دولت با این طرح مخالفت کره است.

آقای خبار با بیان این که این طرح تنها به ۳ درصد از ۹۷ درصد موضوع جمعیت توجه کرده است، افزود: «در این طرح پیش‌بینی شده که عمل‌های جراحی وازکتومی و توبکتومی مجازات ۲ تا ۵ سال حبس دارد. این باعث می‌شود افراد بیشتری به زندان بیفتند و گرفتاری‌های دیگری ایجاد شود.»

وی اضافه کرد: «قانون‌گذاری برای جلوگیری از انجام این عمل‌ها موجب می‌شود روش‌های زیرزمینی رواج پیدا کند که آثار نامطلوب بیشتری دارد.»

علی مطهری، نماینده تهران، اما در موافقت با این طرح «گرایش به فرهنگ غربی و سبک زندگی غربی را از جمله دلایل کاهش جمعیت» عنوان کرد.

برگرفته از: 


توانا: آموزشکده جامعه مدنی ایران



Monday, June 23, 2014




سینماگران فرانسوی: مهناز محمدی را آزاد کنید!


۸۰۰ سینماگر از اعضای انجمن کارگردانان فرانسه از دولت فرانسه خواستند که برای آزادی مهناز محمدی بکوشد. آن‌ها محکمومیت مهناز محمدی به تحمل حبس در زندان اوین را «یک بی‌عدالتی بزرگ» خوانده‌اند. 

به گزارش خبرگزار ی هرانا سینماگرانی مانند برتراند تاورنیه، انیس ژائویی و گوستاو گاوارس این بیانیه را امضاء کرده‌اند.

مهناز محمدی نخستین بار در مرداد ۱۳۸۸ به همراه جعفر پناهی به جرم فیلمسازی از رویدادهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بازداشت شد. او در تیر ماه ۱۳۹۰ دوباره در خانه‌اش بازداشت و پس از یک ماه با قید وثیقه آزاد شد. در مهر ماه سال ۱۳۹۲ اما به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد. مهناز محمدی جمعه ۱۶ خرداد برای اجرای حکمش به زندان فراخوانده شد و اکنون در زندان اوین محبوس است.

کریستف روگیا، پاسکال فران و کاتل کیله‌وره از اعضای هیأت مدیره انجمن کارگردانان فرانسه بیانیه دفاع از مهناز محمدی را تهیه کرده‌اند و به امضای ۸۰۰ سینماگر فرانسوی رسانده‌اند.

در این بیانیه آمده است که مهناز محمدی به دلایل سیاسی و به خاطر عقاید آزادیخواهانه‌اش به زندان محکوم شده است. امضاءکنندگان این بیانیه نوشته‌اند که مهناز محمدی در روزی که بازداشت شد، گفته بود: «من زن هستم و سینماگرم و هر دوی این‌ها در کشور ما جرم محسوب می‌شود. به گفته آن‌ها جرم واقعی مهناز محمدی زن بودن و سینماگر بودنش است.»

امضاءکنندگان این بیانیه از وزارت فرهنگ فرانسه خواسته‌اند برای آزادی مهناز محمدی و حمایت از او از هیچ کوششی فروگذار نکند.

سینماگران نام‌آشنای فرانسه این بیانیه را امضاء کرده‌اند. در بین امضاءکنندگان به نام‌هایی مانند برتراند تاورنیه، انیس ژائویی و گوستاو گاوارس و ژیل ژاکوب برمی‌خوریم.

انجمن سینماگران فرانسه و همچنین جشنواره فیلم کن هم از بیانیه انجمن کارگردانان فرانسه برای آزادی مهناز محمدی دفاع کرده‌اند.

افزون بر این، جشنواره «اوپن سیتی داکس» هم که تا یکشنبه ۲ مرداد (۲۷ ژوئن) در لندن ادامه دارد، میزگردی به مهناز محمدی اختصاص داده است.

مهناز محمدی در زمینه حقوق زنان فعال بود و مستندهایی چون «ما نیمی از جمعیت ایران هستیم» را درباره مطالبات زنان در کارنامه‌اش دارد. «زنان بدون سایه» از مهم‌ترین آثار اوست. این فیلم درباره زنانی است که در یک آسایشگاه روانی بستری شده‌اند. «کوچ‌نامه» و «بچه‌های خاک» از دیگر آثار این سینماگر متعهد و فعال حقوق زنان است.

منبع : سپیده دم




اژه‌ای: اگر با «بی‌حجاب‌ها» برخورد نکنیم، مشکلات بیشتر می‌شود




غلام‌حسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضائیه ایران، در یک برنامه تلویزیونی با اشاره به برخورد‌ها با افرادی که «بی‌حجاب» نامیده، گفته است «اگر با این افراد که تعدادشان کم نیست برخورد نشود مشکلات بیشتر ایجاد می‌شود».

محسنی اژه‌ای، ۳۱ خرداد ماه در برنامه تلویزیونی «نگاه یک»، گفته اولویت باید با برخورد با مسائلی باشد که او «ضد فرهنگ» نامیده است.

تازه‌ترین گفته‌های این مقام قضائی، بار دیگر تاکید او بر«برخورد» با زنان به دلیل پوشش آنها است که قبل‌تر نیز بیان شده بودند.

پیش از این اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، در سوم خرداد ماه گفته بود که در سال گذشته تعداد ۱۸ هزار نفر از شهروندان ایرانی تحت عنوان «بدحجابی» از سوی پلیس به قوه قضائیه معرفی شده‌اند و افزود که این تعداد تنها «نیم درصد» از «بدحجابانی» را تشکیل می‌دهند که از پلیس تذکر دریافت کرده‌اند.

این گفته‌های مقام ارشد پلیس ایران به این معنا است که این ساز و کار در سال ۱۳۹۲ با نزدیک به سه میلیون و ششصد هزار شهروند زن به دلیل مسئله حجاب برخوردهایی انجام داده است.

اما از سوی دیگر طی هفته‌های گذشته برخی فعالیت‌های اجتماعی و مجازی در مورد «حجاب اجباری» نیز خبرساز  شده‌اند که از آن جمله تشکیل صفحه‌ای در فیس‌بوک با عنوان «آزادی‌های یواشکی» است. صفحه‌ای که تصاویر شهروندان زن ایرانی را بدون حجاب اجباری منتشر می‌کند و آنها در آن از تجربیات خود در مورد آزادی پوشش می‌نویسند.

برخوردهای قهری با پوشش زنان در ایران با واکنش‌های انتقادی برخی مقام‌ها نیز روبه‌رو بوده است؛  اخيرا علی اکبر ناطق نوری، از روحانیون عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام، مقابله مستقيم با «بدحجابی» را اقدامی «اشتباه» خواند و گفت «بدحجابی» نشانه اعتراض مردم به حکومت است.

«فیلترینگ قانونی‌ست»

به گزارش خبرگزاری فارس دادستان کل ایران در این گفت‌وگوی تلویزیونی در ادامه، موضوع فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی را «قانونی» نامیده و با انتقاد از افرادی که «می‌گویند چرا فلان شبکه اجتماعی فیلتر است» گفته «در حال حاضر بسیاری از شبکه‌های اجتماعی خسارت‌هایی که به جوانان ما وارد می‌کند زیاد است».

او توضیحی در مورد افرادی که به فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی انتقاد کرده‌اند، نداده است. با این همه طی ماه‌های گذشته برخی مقام‌های دولت حسن روحانی به فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی گسترده‌ای، مانند «فیس‌بوک»، اشاره‌ها یا انتقادهایی کرده‌اند. 

در عین حال کسانی مانند محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، خود در این شبکه فعال است.

حساب‌های کاربری منتسب به حسن روحانی، برای نمونه در توئیتر، نیز گاه با انتشار برخی گفته‌ها یا تصاویر، به طور گسترده‌ای در رسانه‌های جهانی خبرساز بوده‌اند.

اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، نیز در پایان خرداد ماه از فیلترینگ و «بستن دریچه‌های اطلاعات» در ایران انتقاد کرد.

علی مطهری، نماینده مجلس ایران، از دیگر کسانی است که به موضوع فیلترینگ در ایران پرداخته و چند روز پس از اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی، گفت نباید به بهانه امنیت داخلی، شبکه‌های خبری فارسی زبان را فیلتر کرد.




منبع : رادیو فردا

Sample Text

Powered by Blogger.

Video

Popular Posts

Our Facebook Page