Monday, November 17, 2014






در و دل یک مادر ایرانی: خیلی متاثر هستم که مجبورم فرزندانم را در این اجتماع و در این دولت کثیف پرورش بدهم!



***بخش هایی از این گفتگو جهت امنیت این مادر گرامی‌ حذف شده است. عکس دختر شمع به دست برگرفته از سایت دویچه وله. عکس دوم دیدار مرتضی پاشایی و قالیباف از حبیب کاشانی پاسداری دیگر که مدیر عامل باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس، مسئول حراست تيمهای ملی فوتبال، و فرمانده حوزه مقاومت بسِيج و مشاور فرماندهی سپاه ناحيه غرب تهران بوده است. ***

بادرود و احترام 
نمیدونم چطور جمله بندیم رو شروع کنم و این پیام رو بنویسم خیلی ناراحتم بسیار زیاد 
دوست دارم چیزایی که مینویسم رو خوب بخونید و مطالب مهمش رو برای انتشار پخش کنید و البته خواهش میکنم اسم و رسمی از من برده نشه

اول فکر میکنم خودم رو کامل معرفی کنم که تا حدودی منو بشناسید 
من .... دوتا فرزند دارم که دخترم ....

دیشب دختر ... ساله ام از من خواست برای شمع روشن کردن برای مرتضی پاشایی عزیز به محل اطلاع رسانی شده بریم قرار سر ساعت نه شب بود.

با هماهنگی با همکارم و خواهر زاده ام و دوست دخترم به محل برگزاری مراسم رفتیم اول اینکه خیلی پراکنده ولی خیلی شلوغ بود و ما همش به دنبال جایی بودیم که چهار تا شمع ببینیم که دختر منم شمع هایی که آورده بود رو روشن کنه با کلی تلاش بالاخره یه عده رو دیدم کنار کتابخانه مرکزی کیانپارس تجمع کرده و با گذاشتن عکس و شمع و همسرایی آهنگ این عزیز آرام آرام اشک میریختند که دخترم اولین شمعی که روشن کرد گروهی ارازل و لات خیابانی با صداهای بلند البته عرب زبان بودند با نعره همچون مستها و با دست و سوت و رقص سعی کردند تجمع را به هم بریزند از کسی شنیدم که از ساعت شش بعد از ظهر که حضور داشته اند این گروه کارشان بر هم زدن تجمع ها حتی آرام و بی صدا بود.

به دلیل اینکه بنده تمام سالهای عمرم را در این شهر در کنار اعراب تازی گذرانده ام و شناخت دقیق سعی کردم دختر ها را راهنمایی کنم به گوشه خلوتی و شمع های خودمان را روشن کنیم و آهنگ برای خودمان گذاشتیم و کم به یاد ان عزیز در سکوت و اشک فرو رفتیم که مجددا ارازل با همراهی یک پلیس که با خوش و بش بهشون نزدیک میشد باز به طرف ما آمدند و شروع به اذیت و آزار ما کردند همکارم از کوره در رفت و به سمت پلیس رفت و با شکایت به ایشون متوجه شد که پلیس راهنمایی هست به سمت پلیس راهنمایی رفت و اعتراض خودش رو اعلام کرد و به قول مسئولش که ۳ ماه اضافه خدمت رو خورد همکارم برگشت و گروهی از بچه های گیتاریست جمع شدند و آهنگ های مرتضی عزیز رو هم آوایی میکردند که باز ارازل جمع شدند.

و فریاد زدند مامورا مامورا که بچه های گیتاریست سریع از محل دور شدند همون حین آقایی که کت چرم قهوه ای داشت داد زد بفرمایید بفرمایید خلوت کنید که من تاب نیاوردم و اعتراض کردم گفتم مگه ما چیکار کردیم این طور برخورد میکنید؟ اصلا شما کی هستید با لباس شخصی این طور برخورد میکنید گفت مامورم گفت کارتت کو گفت برو وگرنه میزنم تو دهنت گفتم اگه میتونی این کارو بکن مردم همه دور ما جمع شده بودند که اکثریت از خود ارازل بودند چون مردم عادی همه متفرق شدند. از ترس وقتی که من جوابشون رو دادم متوجه نفر دیگری شدم که کت چرم مشکی داشت او هم ادای مامورها را در می آورد و جالب اینه که همین دو نفر را من در تمام وقتی که شمع ها میسوخت میدیدم که با دوتا ماشین در ارتباط بودند ماشین اولی یه مزدا ۳ پلاک اروند بود ماشین دوم یک پراید هاش بک هر دو مشکی که خیلی آهسته بین محوطه دور میزدند و گاها اراذل بهشون نزدیک میشدند و خط میگیرفتند.
اونجا نفر دوم کت چرم وارد شد هر دو کت پوشها سن های بالاتر با ته ریش بودند گفتم کارتت رو نشون بده دستش رفت سمت جیبش گفت نشونت میدم بیا بریم سمت ماشین خواهران گشت که جمعت کردند نشونت میدم منم همراهش راه افتادم این وسط همکارم همش میگفت چرا همراهش میری اینا ادم نیستن اینا دروغ میگن کلی از افراد عکس و فیلم گرفتن از من فکر کنم به زودی یا دستگیر میشم یا در شبکه های اجتماعی معروف میشم. خلاصه به این نتیجه رسیدم که این دولت از ترس تجمع مردم و از ترس اینکه مردم بفهمند که چقدر ضعیف هستند راههای کثیف رو پیش گرفتن ولو اینکه گروهی اراذل به دختران و زنان عزیزی که تجمع میکردند برای همدردی با خانواده پاشایی تیکه های زشت بگویند. مثلا اینجا لامپ نیست میتونید از شمع ها استفاده کنید ببینید این افراد رو اگر خودم نمیدیدم و ارتباط غیر مستقیم با اون ارگان که نمیدونم چه ارگانی بود رو با چشم خودم نمی دیدیم فکر میکردم که مردم عادی ممکنه باشند. ولی شک ندارم اینها از ارگان خاصی حمایت میشدند و خیلی متاثر هستم که مجبورم فرزندانم را در این اجتماع و در این دولت کثیف پرورش بدهم.

فیلم همسرایی گیتاریست ها رو دارم برای شما ارسال خواهم کرد و اما مابقی فیلم ها از ابتدای واقعه رو احتمالا دخترم دارد اونها رو هم برای شما ارسال میکنم ...
خواهش میکنم این ها را به گوش تمام مردم برسانید که این دولت کثیف این رژیم کثیف آخوندی از هر حربه ای استفاده میکنه که مردم را تحقیر و سرکوب کنه ولو اینکه گفتن حرفهای رکیک و زشت باشه ...

پاینده و پیروز باشید

سپیده دم: پيغامتون را با دقت خواندم 
درد آور است اين شرايط. 
یک سوال، آیا این عکس رو دیده بودید؟ آیا میدونستید که آنطور که رسانه‌‌ها تبلیغ کردند مرتضی‌ پاشایی خواننده مردمی نبوده؟

- والا من خودم به شخصه که در مقام قضاوت هیچ وقت خودمو قرار نمیدم ولی ممکنه به خاطر دوست داشتن تیم پرسپولیس ایشون رفته باشه این که مردمی بوده البته که نبوده فقط یه فرد مهربون بوده که به واسطه صداش و ابراز درد مردم به دلها رخنه کرد که اگه بخوایم موشکافانه نگاه کنیم مجوز پخش آهنگهاش یه کمی بود دار بود چون به قول آخوندا آهنگهایی که آدم رو از حالت عادی خارج کنن غنا حساب میشه و حرام هست!

یکی مثه من به صرف اصرار دخترم خواستم که قدم بیرون خانه بگذارم
شما منو نمیشناسید

من از هیچ چیز و هیچ کسی نمیترسم
بارها با نهاد ... بحث سیاسی و مذهبی کردم

هیچ وقت چشم دیدن منو نداشتن این قشر در محل کار
چون محکومشون کرده ام و میکنم

تا جایی که اقایی بود ۵ سال پیش الان دقیقا فامیلیش یادم نیست نماینده رهبری بود در... اخوند بود وقتی از دین و مذهب و سیاست باهاش بحث کردم وقتی جواب نداشت گفت حیف نیست زیبا رویی همچون شما به زندان بیوفته؟!!! ببین مرتیکه چقدر هرز بوده که تمام وقتی که من در حال بحث مذهبی و سیاسی بودم باهاش محو تماشای من بود و منتظر بود که بحث به جایی کشیده بشه که بتونه اینطور به من بگه و عکس العمل منو ببینه

منم تنها حرفی که بهش زدم گفتم حاج آقا کجای شریعتتون نوشته از زن نامحرم متاهل تعریف و تمجید کنید تا بتوانید به صراط مستقیم هدایتش کنید؟!!!

فکر میکنم ملت ما خیلی ترسو هستند
خیلی ترسوندن مردم رو

اگه همه فکر کنن که از ما گذشت نسل بعد یا فرزندانموم باید زندگی کنند این ترس ازشون دور میشه

متاسفانه همه جون سختن و ترسو
بره صفتن

سرشون رو میندازن پایین و منتظرن نوبتشون بشه برن قربانگاه

اگر به اصرار همسرم نبود هیچ وقت اسم و رسم واقعیمو تغییر نمیدادم
توی این شبکه

من با رییس بسیج بحث میکنم
به چالش میکشمش

ولی عجیبه که تا حالا زندون نیوفتادم شاید فکر میکنن هنوز زوده

من از هیچ چیزی نمیترسم

و خیلی وقته دوست دارم بتونم به صورت هدفمند این فعالیتم رو ادامه بدم

همراهی با گروهی
یا دسته ای که بتونم با همفکری هم نسل بعد رو نجات بدیم

تنها نگرانی من فرزندانم هستند و تمام فرزندانی که همسن و سال انها هستند

من جنگ را با چشم خود دیدم
شکم پاره شده از موج انفجار رو دیدم

روزهای سخت جنگ رو من در اهواز بودم

هر روز از خانه خارج میشدیم پدرم همه ما رو با یه حالت خاص بغل میکرد

گویی که دیگه بر نمیگردیم
یا بر میگردیم و او نیست

بارها و بارها راکت های عراقی به مدرسه ما اصابت کرد

حق ما این نبود
و البته حق فرزندان ما هم اینی که الان هست نیست

کاش همه میفهمیدن

ببخشید دلم پره

خیلیییییییییییی

پیروز باشید

سپیده‌دم: ممنون از توضیحات شما. از اونجا که مایل نیستیم به مخاطب خود دروغ بگوییم ، آیا موافقید عکس را به همراه قسمت دوم توضیحات شما را هم منتشر کنیم، و قضاوت را به عهده مخاطب بگذاریم؟

راحت باشید ولی لطفا بدون اسم و مشخصات چون قطعا ملت ظاهر بین ما واکنش های بدی نشان خواهند داد و البته باز هم میگم من اصلا در مقام قضاوت نیستم و برای ایشون و خانواده اش ارزش قائلم.

منبع : سپیده دم


0 comments:

Post a Comment

Sample Text

Powered by Blogger.

Video

Popular Posts

Our Facebook Page