شهبانو فرح پهلوی در گفتگو با روزنامه آلمانی ولت:در کشور من فقط زمانی تغییر حاصل خواهد شد که جمهوری اسلامی سرنگون شود. باید مذهب و سیاست از هم جدا شوند.
- در این مصاحبه خانم فرح پهلوی دوبار تکرار می کند که رژیم شاه بیشتر نگران کمونیستها بود تا متعصبان مذهبی. او افسوس می خورد که چرا رژیم شاه کتابهای خمینی را در تیراژ بالا منتشر نکرد تا مردم ایران بدانند با این “عمامه دار” چه بلائی بر سرشان خواهد آمد.
- از زمان انقلاب اسلامی به رهبری خمینی همه این دیوانهها موقعیتهای کلیدی قدرت را قبضه کردند. نه. در کشور من فقط زمانی تغییر حاصل خواهد شد که جمهوری اسلامی سرنگون شود. باید مذهب و سیاست از هم جدا شوند.
- بعد از انقلاب ما از خودمان می پرسیدیم: ما چه اشتباهی کردیم. خیلی چیزها مطرح می شد: فشاری که از طریق اصلاحات اجتماعی و اقتصادی شاه بر کشور وارد می شد. در کشور جریانات مختلفی وجود داشتند: کمونیست ها، روحانیت. فشار غرب هم بر این افزوده می شد. فشار آمریکائی ها، بریتانیائیها و فرانسوی ها. آنها ما را در افزایش قیمت نفت مقصر می دانستند و این که شاه از اوپک پشتیبانی می کند. غرب به این دلیل گذاشت ایران سقوط کند. وقتی که من امروز انتقاد رسانهها و سیاستمداران غربی علیه جمهوری اسلامی را می شنوم، وقتی که ایرانیان به قتل رسیده توسط رژیم مذهبی را می شمارم و درباره نقض بیرحمانه حقوق بشر می خوانم، باید بگویم: طبعا ما بیخطا نبودیم، اما ما نیت خوبی داشتیم. همسر من می خواست اول ایران را به لحاظ اقتصادی توسعه بدهد تا بعد به آزادی سیاسی برسد. ما به زمان زیادی نیاز داشتیم و به اشتباه افتادیم. ما کور شده بودیم. ما به جای آن که نگران متعصبان مذهبی باشیم، نگران کمونیستها بودیم.
- بعد از انقلاب ما از خودمان می پرسیدیم: ما چه اشتباهی کردیم. خیلی چیزها مطرح می شد: فشاری که از طریق اصلاحات اجتماعی و اقتصادی شاه بر کشور وارد می شد. در کشور جریانات مختلفی وجود داشتند: کمونیست ها، روحانیت. فشار غرب هم بر این افزوده می شد. فشار آمریکائی ها، بریتانیائیها و فرانسوی ها. آنها ما را در افزایش قیمت نفت مقصر می دانستند و این که شاه از اوپک پشتیبانی می کند. غرب به این دلیل گذاشت ایران سقوط کند. وقتی که من امروز انتقاد رسانهها و سیاستمداران غربی علیه جمهوری اسلامی را می شنوم، وقتی که ایرانیان به قتل رسیده توسط رژیم مذهبی را می شمارم و درباره نقض بیرحمانه حقوق بشر می خوانم، باید بگویم: طبعا ما بیخطا نبودیم، اما ما نیت خوبی داشتیم. همسر من می خواست اول ایران را به لحاظ اقتصادی توسعه بدهد تا بعد به آزادی سیاسی برسد. ما به زمان زیادی نیاز داشتیم و به اشتباه افتادیم. ما کور شده بودیم. ما به جای آن که نگران متعصبان مذهبی باشیم، نگران کمونیستها بودیم.
0 comments:
Post a Comment