Monday, September 7, 2015



فائقه اشکوری، روزنامه نگار در بخشی از نوشته‌ی خود به ساخت این فیلم مجیدی که سالها پیش از این توسط "مصطفی عقاد" ( با هزینه میلیون دلاری و بیش از شش میلیون دلار ضرر به دلیل مخالفت کشورهای اسلامی) ساخته شده بود، چنین واکنش نشان می دهد:
آیا ما در ایران شخصیت دیگری نداریم که درباره‌اش فیلم ساخته شود؟ آیا بابک خرمدین و منصور حلاج نداریم؟ آیا درباره‌ی مانی یا ارژنگ یا حتی زرتشت که هرگز در هیچ کتابی بیش از سه عبارت درباره‌اش نوشته نشده(!) از میترا که غرب را در نوردیده و دین‌های بزرگ جهان را رام خود کرده نباید هرگز چیزی گفته شود؟ آیا باید ساکت بنشینیم که فیلم سیصد، چهره‌های تاریخ ما را موجوداتی هیولایی معرفی کند و ما در کشورمان، همچنان برای افتخارات دینی سرزمین‌های همسایه از جیب مردم‌مان- غمگین‌ترین مردم جهان- هزینه کنیم؟
عوامل فیلم، سرمست از هزینه‌ی ۱۰۰ میلیارد تومانی، خیلی کارشناسانه ادعا کرده‌اند که فیلم ده برابر هزینه‌اش درامد خواهد داشت.
آن هم فیلمی که قرار است به صورت سریال از شبکه‌های داخلی پخش شود و از همین حالا روی سایت‌ها برای دانلود در دسترس است!
باید گفت که لابد درست می‌گویند. مگر خودروهای ادارات به حراج گذاشته نشده‌اند که خودروهای بنجل داخلی به فروش برود و و کمپین تحریم خودروهای داخلی شکسته شود؟ فردا هم بچه مدرسه‌ای‌ها با کسب رضایت‌نامه از ولی خود و سربازها و کارمندان ادارات دولتی با کسب رضایت‌نامه معنوی از "ولی امر مسلمین" به دیدار این فیلم خواهند رفت و هزینه‌ی بلیت توسط خود مردم به صورت مستقیم یا غیر مستقیم تامین خواهد شد!
آیا درباره‌ی سنگباران سپاه ابرهه در کتاب دینی هر سال مدرسه و برنامه‌ی کودک کم دیده‌ایم؟ آیا بزرگ‌ترین اولویت مردم دیدن تکرار مکررات یک معجزه چهارده قرنه است؟ آیا همچنان مردم محکومند هر پنج‌شنبه باز هم فیلم محمد رسول الله را این بار با نسخه وطنی از شبکه‌های ده دوازده گانه ایرانی ببینند؟
سوال ساده است: این فیلمی است که از محل بودجه جانبازان ساخته شده. تا به حال چند جانباز خودشان را به خاطر مشکلات مالی به آتش کشیده‌اند؟ از جانبازان ویلچرنشین بنیاد جانبازان بپرسید که ترجیح می‌دهند فیلم محمد رسول الله را ببینند یا قبض گاز خود را پرداخت کنند. از مردم بپرسید. از روستاهای بی سکنه در سیستان، از همان مردم تربت حیدیریه که بالاخره یک سینما در شهرستان‌شان به تازگی افتتاح کرده‌اند. هرچند، بعید می‌دانم ملت یتیمی که به فال‌فروشی روزگار می‌گذراند، بلند شود و بگوید به سن قانونی رسیده، به ولی نیازی ندارد و می‌تواند خودش درباره‌ی اموالش تصمیم بگیرد.

کارگاه آموزشی شهروندیار



0 comments:

Post a Comment

Sample Text

Powered by Blogger.

Video

Popular Posts

Our Facebook Page