Friday, October 31, 2014




 
سخنان نرگس محمدی بر مزار ستار بهشتی



سخنان نرگس محمدی، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر بر سر مزار ستار بهشتی

ستار بهشتی کارگر وبلاگ‌نویس منتقد روز ۹ آبان‌ماه ۱۳۹۱ دستگیر شد و زیر شکنجه کشته شد. مادر ستار بهشتی در همه این مدت جهت احقاق حق خود و محاکمه عادلانه عاملان و آمران این قتل سیاسی تلاش کرده است؛ تلاشی که هنوز منجر 
به نتیجه‌ای نشده است.





Thursday, October 30, 2014

كوتاه از ميان خبرها:

ممنوعيت ورود گردشگران خارجي به پاسارگاد در روز كوروش
ورود به محوطه جهانی پاسارگارد از ۷ تا ۹ آبان که همزمان با «روز کورش» است، برای گردشگران خارجی ممنوع شده‌ است.
به گزارش خبرگزاری ایسکانیوز، «به بسیاری از راهنمایان تور اعلام شده‌است که در این روزها پاسارگاد تعطیل است و از بردن تورهای خارجی به این پایگاه تاریخی خودداری کنند.» در كتاب مقدس بارها از شخصيت كوروش بزرگ و ساير شاهان هخامنشي تجليل شده است./ بيشتر بخوانيد در 


منبع : Mohabat News






الان دیدم تلویزیون داره امضا جمع میکنه که عاشورا رو به عنوان جنایت جنگی بشناسن شما اسید نپاشید و جوانهای مردم رو به گلوله نبندید و اعدام نکنید نمیخواد عاشورا رو به رای بزارید واسه جنایت جنگی جنایت جنگی استخوان‌های شکسته ستار بهشتی بود جنایت جنگی چند هزار کشته شده سال ۶۷بود جنایت جنگی اعدام یک دختر بیگناه که از شرافتش دفاع کرده بود 
جنایت جنگی اسید پاشی به دخترهای بیگناه به جرم اینکه اونطور شما میخواید لباس نمیپوشن هست 
جنایت جنگی هوای آلوده تهران و سرطان گرفتن چند هزار نفر به خاطر پارازیت هست 
جنایت جنگی مردم خوزستان هستند که روی نفت هستند ولی آب برای خوردن ندارند
جنایت جنگی مردم مظلوم کردستان و سیستان هستند که شما پولشون رو به فلسطین میدید
جنایت جنگی اعتراض بعد انتخابات که شما چند صد نفر رو کشتید و چند هزار نفر رو دستگیر کردید
جنایت جنگی اعدام غرور پدر و خجالتش جلوی زن و بچه هاش هست
جنایت جنگی محروم کردن دانشجوها از ادامه تحصیل به خاطر آزاد اندیشی هست 
جنایت جنگی یعنی توی ثروتمندترین کشور دنیا باشی اما مردم کشورت جزو فقیرترین مردم جهان باشن 
جنایت جنگی یعنی به خاطر ترس از شادی مردم یه تیم رو بازنده به میدون بفرستید و آرزوهای مردم رو زیر پا بزارید 
جنایت جنگی یعنی ۴۰درصد زنهای فاحشه با اجازه شوهرهاشون تن فروشی کنن
جنایت جنگی یعنی پسرا معتاد بشن و دخترها به خاطر شرایط بد جامعه تن فروشی کنن
جنایت جنگی یعنی خود شما


ماندانا شجاع

منبع : سپیده دم





Wednesday, October 29, 2014






اد رویس، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا، با اشاره به تازه‌ترین گزارش سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران، می‌گوید حکومت ایران در زمان ریاست‌جمهموری حسن روحانی، همچنان به شکل عمیقی به نقض حقوق شهروندان خود می‌پردازد.



منبع : رادیو فردا



Tuesday, October 28, 2014





امید کوکبی دانشمند جوان ایرانی که در اوین زندانی است برنده جایزه "آزادی و مسوولیت علمی" شد

جایزه "آزادی و مسئولیت علمی" از سوی سازمان غیر دولتی امریکایی "پیشرفت علم" (AAAS) به امید کوکبی تعلق گرفت. در بیانیه این وبسایت به همین مناسبت به شجاعت علمی امید در دوری از نقض اخلاق علمی اشاره کرده که موجبات زندان او را فراهم کرده است.
برای آشنایی بیش‌تر با این نابغه جوان ایرانی می‌توانید به لیک زیر رجوع کنید:

امید کوکبی کیست؟




منبع : 

توانا: آموزشکده جامعه مدنی ایران


Monday, October 27, 2014





پس از ماجرای اسيد پاشی های زنجيره ای صورت گرفت: 
انتشار گاز سمی در زاهدان، ۲۳۰ نفر را مسموم و مدارس را تعطیل کرد

بیش از ۲۳۵ نفر از ساکنان شهر زاهدان، مرکز استان سیستان و بلوچستان ایران، به دلیل مصمومیت از راه تنفس هوای آلوده، راهی بیمارستان شدند.

عباسعلی ارجمندی، فرماندار زاهدان، رها شدن مقدار زیادی از موادشیمیایی و سموم گیاهی در حاشیه شهر زاهدان و میدان رسالت این شهر توسط یکی از "شرکت‌های خصوصی" را عامل مسمومیت ساکنان این مناطق اعلام کرد!

گزارش كامل را در لينك زير بخوانيد:


منبع : سپیده دم 

Sunday, October 26, 2014





استاد گرامی‌ هموطنی از شما درخواست کرده که باردیگر صدای مردم ایران باشید و بخوانید «اسیدت را زمین بگذار، طناب دارت را به آتش بکش»

استاد به درستی‌ گفته بودید: «هیچکس نمی‌تواند جلوی خشم مردم را بگیرد هیچ نیرویی ، یک ملت وقتی‌ خشمش بر انگیخته میشود، تاریخ نشان داده هیچ نیرویی نتوانسته مقاومت کند»

آقای شجریان گرامی‌ در مصاحبه‌ای گفتید بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸، چیزهایی دیدید که گفتید تفنگت را زمین بگذار، آدم به روی برادرش که «آتش نمی‌گشاید»! و پس از اینکه احمدی‌نژاد مردم را خس و خاشاک نامید، گفتید صدای خس و خاشاک خواهید شد ...

حال اندکی‌ پس از سخنان تهدید آمیز حسن روحانی و سخنگویش که زنان بد حجاب را «بیمار» خطاب کردند، حملات «زنجیره‌‌ای اسید پاشی» به صورت دختران سرزمینمان ایران آغاز شده است. همانطور که پس از خس و خاشاک خطاب کردن مردم توسط احمدی‌نژاد، ندا آقاسلطان و بسیاری از جوانان برومند ایرانی‌ کشته شدند، اینبار دهها دختر جوان پس از سخنان نفرت انگیز روحانی ، قربانی برخورد خشن تندرویان مذهبی شدند و بنا به گزارش‌ها حداقل یک نفر تا کنون فوت کرده است. 

روحانی در شهریور گفته بود مریضی با "فیلتر"، دیوار و "ون" حل نمی‌شود! مریض را پیش متخصص می‌بریم!
و سخنگوی دولت اعلام کرد: «برخورد با بدحجابی را تایید می کنیم»

استاد شجریان گرامی‌ آیا بار دیگر صدای مردم ایران خواهید شد؟ حال که روحانی و سخنگویش میلیون‌ها زن را با تهدید «بیمار» خطاب کرده اند ... آیا از آنها خواهید خواست که اسیدشان را زمین بگذارند، آدم روی خواهرش که «اسید نمی پاشد»!

سخنان استاد شجریان در لینک زیر: 



منبع : سپیده دم


Saturday, October 25, 2014



خبرگزاری تسنیم (وابسته به سپاه): ریحانه جباری،‌ سحرگاه امروز در زندان رجایی‌شهر اعدام شد.



متن زیر توسط یکی از فعالان سیاسی به نام غلام وکیلی نوشته شده است: خوشحال بودیم اگر خبر دروغ می‌‌بود... اما از قرار معلوم این خبر تلخ، درست است برای منحرف کردن اعتصابات اصفهان.

ریحانه جباری...دختری که برای شرفش اعدام شد
ریحانه جباری... دختری که شجاعانه ایستاد و سر ‌خم نکرد
ریحانه جباری...رفت...اما دختران غیور ایران زمین هستند
از امروز، ایرانیان به جهان ثابت خواهند کرد ... ایرانی بودن را

****

«تجاوز به دختران»، «اعدام دختران»، «اسید پاشی به صورت دختران»، «ضرب وشتم دختران معترض به اسید پاشی»، «پاشیدن آب در خیابان به صورت دختران که یادآور شکنجه‌های سفید در زندان‌های جمهوری اسلامیست» ، ....

به نظر شما، علت این «اعلام جنگ» «دولت اسلامی» به دختران و زنان چیست؟ 

ادامه مطلب در لینک زیر:



یکی‌ از هموطنان مقیم خارج از کشور به نام فریدون فارسی می‌گوید: "با شرف‌های ایرانی‌ خارج از کشور خواهش می‌کنم به هموطنان داخل ایران یادآور شوید ( هر چند از ما بهتر میدانند چگونه اطلاع رسانی کنند) با ا س م ا س یا دیوار نویسی یا... به دیگر هموطنان خود اطلاع دهند، ( اسید پاشی قدم اول زهرچشم گرفتن از مردم است اگر با جدیت و همبستگی‌ سراسری جلوی این اسید پاشی را نگیریم قدم بعدی برای خانم ها در منزل خانه داری و برای مرد‌ها نوکری از دستورات این مرتجعین خواهد بود. لطفا اطلاع رسانی کنید ما خود رسانه هستیم. "


خبرگزاری تسنیم (وابسته به سپاه): ریحانه جباری،‌ سحرگاه امروز در زندان رجایی‌شهر اعدام شد.

متن زیر توسط یکی از فعالان سیاسی به نام غلام وکیلی نوشته شده است: خوشحال بودیم اگر خبر دروغ می‌‌بود... اما از قرار معلوم این خبر تلخ، درست است برای منحرف کردن اعتصابات اصفهان.

ریحانه جباری...دختری که برای شرفش اعدام شد
ریحانه جباری... دختری که شجاعانه ایستاد و سر ‌خم نکرد
ریحانه جباری...رفت...اما دختران غیور ایران زمین هستند
از امروز، ایرانیان به جهان ثابت خواهند کرد ... ایرانی بودن را

****

«تجاوز به دختران»، «اعدام دختران»، «اسید پاشی به صورت دختران»، «ضرب وشتم دختران معترض به اسید پاشی»، «پاشیدن آب در خیابان به صورت دختران که یادآور شکنجه‌های سفید در زندان‌های جمهوری اسلامیست» ، ....

به نظر شما، علت این «اعلام جنگ» «دولت اسلامی» به دختران و زنان چیست؟ 

ادامه مطلب در لینک زیر:

یکی‌ از هموطنان مقیم خارج از کشور به نام فریدون فارسی می‌گوید: "با شرف‌های ایرانی‌ خارج از کشور خواهش می‌کنم به هموطنان داخل ایران یادآور شوید ( هر چند از ما بهتر میدانند چگونه اطلاع رسانی کنند) با ا س م ا س یا دیوار نویسی یا... به دیگر هموطنان خود اطلاع دهند، ( اسید پاشی قدم اول زهرچشم گرفتن از مردم است اگر با جدیت و همبستگی‌ سراسری جلوی این اسید پاشی را نگیریم قدم بعدی برای خانم ها در منزل خانه داری و برای مرد‌ها نوکری از دستورات این مرتجعین خواهد بود. لطفا اطلاع رسانی کنید ما خود رسانه هستیم. "


منبع : سپیده دم 


Thursday, October 23, 2014


فرمانده نيروهای بسیج: می خواهند برای «بی بند و بارها» مظلوم نمایی کنند

محمدرضا نقدی، در سخنانی که روز سه شنبه منتشر شد، با اشاره به روزنامه هایی که اخبار اسیدپاشی های اخیر را پوشش داده اند، گفت «عوامل رسانه ای بیگانه» می خواهند به گفته او چهره «نیروهای ارزشی و انقلابی» را مخدوش و برای «غرب زدگان و بی بند و بارها» مظلوم نمایی کنند و اعتبار اجتماعی درست کنند.

در روز‌های گذشته بعضی از بانوان محترم این سوال را در فضای مجازی مطرح کرده اند که «آقای روحانی! دختران در اسید سوخته، ارزش یک ابراز تاسف ساده را نداشتند؟»

حال جهت یافتن پاسخ این سوال رجوع می‌کنیم به کتاب خود حسن روحانی فردی که از طراحان حجاب اجباری زنان بود و همچنین نامهٔ «خودکشی پسر روحانی به دلیل نفرت از نقش پدرش در حکومت اسلامی و اعدام های دسته جمعی».

به نظر شما حسن روحانی (فریدون) که سخنان پسرش او را از اهداف شومش باز نداشت و راه خود را ادامه داد، آیا اکنون میتواند عمیقا برای «دختران در اسید سوخته» ابراز تأسف نماید؟

متن نامه پسر روحانی به نقل از نیویورک پست چنین است: «من از دولت شما متنفرم، از دروغ ها ، از فساد شما، از دین شما، از دورویی و نقاق و ارزش گذاری های دوگانه شما، ...»

خودکشی، پسر بزرگ حسن روحانی به دلیل مخالف با سیستم حکومتی اسلامی که پدرش با آن همکاری داشته بوده. خودکشی پسر بزرگ حسن روحانی در ۲۱ سال پیش چنانچه در نامه خودکشی خود بیان کرده به دلیل شرمسار بودن از اقدامات و پست های پدر خود در حکومت اسلامی " واز وابستگی پدر خود به رژیم " بوده.

حسین روحانی، و او هنوز هم در سال ۱۹۹۲ در سن ۲۳ سالگی در حالی که هنوز دانشجو بوده به خودکشی دست زد، او احساس گناه زیادی به این واقعیت داشته که پدرش بخشی از سیستم اعدام عمده فروشی مبارزه تا پس از جنگ، ایران - عراق، کابل ها، کابل مرگ بسیاری از مخالفان اظهار نظر، "از جمله برخی از دوستان و همکاران خود را در این مطالعه، وی در قسمتی از نامه خودکشی خود چنین بیان کرده که "، و یک راه حل نمی بینم به جز خودکشی" او همچنین ذکر کرده از این واقعیت که پدرش در آن سال، مسئول مدیریت از زمان جنگ تا جمهوری هاشمی رفسنجانی، بسیار شرمسار است.

او احساس گناه زیادی برای این واقعیت داشته که پدر خود بخشی از سیستم مبارزات انتخاباتی و اعدام های دسته جمعی بخصوص پس از جنگ، ایران - عراق بوده که طناب مرگ را به گردن بسیاری از مخالفان، از جمله برخی از دوستان و همکاران خود او انداخته بوده.

http://goo.gl/3jMtzi

حسن روحانی در کتابش اعتراض زنان به حجاب اجباری‌ ر ا به غر زدن تعبير کرد و علی‌ رغم نظر آقای طالقانی كه معتقد به اختیاری بودن حجاب بود گفت: در ستاد ارتش با دوستان تصمیم گرفتیم حجاب الزامی کنیم، که آغازی برای وزاتخانه‌ها و ادارات دولتی باشد ...

منبع : سپیده دم 






قدرت اتحاد 




به من ربطی ندارد ؟ !

یکروز دهقانی در مزرعه خود تله ای برای خرگوش ها میگذارد.

خرگوش میرود به دیدار مرغی که در مزرعه بوده و از او کمک میخواهد.

مرغ میگوید به من چه ربطی دارد که بتو کمک کنم.

خرگوش میرود به دیدار گوسفندی که در مزرعه بوده و از او کمک میخواهد.

گوسفند میگوید به من چه ارتباطی دارد.

خرگوش میرود به دیدار گاوی که در مزرعه بوده و از او کمک میخواهد.

گاو میگوید به من چه ارتباطی دارد.

تا اینکه یکروز پای دهقان به تله میخود و پای وی زخمی شده و مریض میشود.

دهقان به دیدار پزشک میرود. پزشک برایش سوپ مرغ تجویز میکند.

دهقان مرغ مزرعه را قصابی کرده از آن سوپ مرغ درست میکند.

هنوز دهقان خوب نمیشود. اطرافیان میگویند گوسفند را نذری بده تا خوب شوی.

دهقان گوسفند مزرعه را قصابی میکند و گوشت وی را نذری میدهد.

دهقان باز هم خوب نشده فوت میکند.

برای مراسم وفات وی گاو مزرعه را هم قصابی میکنند.

آیا به ما ربطی ندارد و یا به یکایک مردم ایران و تمام شهر های ایران ربط دارد !

آیا اگر مردم ایران نیز مانند مردم ژاپن همانند زنبور عسل برای حفظ کندو یکپارچه می بودند و با اعتراض عموم مردم ایران مواجه میشدند می توانستند این اعمال فجیع را کنند؟

رضا دلير
١ آبان ١٣٩٣

بر گرفته از : صفحه فیس بوک سپیده دم

Wednesday, October 22, 2014


تجمع مردم اصفهان مقابل دادگستری

تجمع امروز مردم #اصفهان در اعتراض به #اسیدپاشی در این شهر و سر دادن شعار:

بی‌ غیرت، بی‌ غیرت، بی‌ غیرت

نیروی انتظامی، چشمای خواهرم کو؟

روحانی ما امنیت نداریم/ اصفهان شهر ماست، امنیت حق ماست/ای خواهر قربانی، درقلب ما می‌مانی/اسیدپاش مزدوره، امنیت از ما دوره./ای دختر ایرانی، حمایتت می‌کنیم./حجاب به زور نمی‌شه، ایران عراق نمی‌شه./
این سکوت، حمایت از داعش است/ زاینده‌رود خشک شده، اسیدپاشی مد شده/امنیت، آزادی، حق مسلم ماست/وزیر اطلاعات، خجالت خجالت/سهیلای بی‌گناه، حمایتت می‌کنیم/ای کم‌تر از داعشی، اسید به ما می‌پاشی./پلیس سیب‌زمینی، نمی‌خوایم نمی‌خوایم/ننگ ماست ننگ ماست، مجلس شورای ما/با حجاب بی حجاب، اسیدپاشی نمی‌خوایم./صدا سیما بی غیرت، حمایت حمایت/دادستان حیا کن، صندلیتو رها کن




متن اعتراضی گروهی از فعالان داخل كشور 




« شنبه اصفهان تعطیل است »



در پی اسید پاشی‌های اخیر در چند روز گذشته و جراحت‌ها و فاجعه‌های بجای مانده و همچنین خودجوشی مردمی در خیابان نیکبخت مقابل دادگستری تصمیم گرفته شد شنبه مورخ ۳ آبان کلیه مقاطع تحصیلی از دبستان تا دانشگاه‌های استان اصفهان اعتصاب کرده و تعطیل گردد. نگران غیبت‌های غیرموجه و حذف واحد نباشید زیرا معلمان ، دبیران و استادان نیز خود بچه و ناموس در این استان دارند و نگران امنیت آنان هستند...
یکبار هم ما غیرت نشان دهیم و بخواهیم. هرچقدر سکوت کردیم در مقابل خشکی زاینده رود کافیست در برابر جان و امنیت ناموسمان دیگر سکوت نمیکنیم!
لطفا از هر کجای ایران هستید این خبر را کپی و اطلاع رسانی کنید...
کپی برای افرادی که نگران امنیت ناموس و بچه هایشان در سراسر ایران هستند اجباری است.

محمد آس جی اچ

منبع : سپیده دم


Tuesday, October 21, 2014





هموطنان عزیزم در ایران که بنا به دلایل بی شمار و فشارهای شدید به انجیل  دسترسی ندارید ، می خواهم شما را از حقیقت انجیل آگاه سازم.
انجیل یک پیغام سیاسی نیست ؛ انجیل  یعنی خبر خوش ، آن هم خبر خوشی که از طرف خدا برای ما انسانهای گناهکار و درمانده اعلان شده.تا با شنیدن این خبر راه خود را به سمت راستی و رستکاری بیابیم.
خدا آنقدر ما را محبت کرده که راه نجات رو برای ما مهیا ساخته .تا با ایمان آوردن به او به حیات جاودانی دست یابیم.
امیدوار می باشم هموطنانی که عاشق خدا هستند و با تمام قلبشون در جستجوی خدا می باشند و به این نقطه رسیده اند که خود رو گناهکار یافته اندو می خواهند از اسارت گناه آزاد شوند ، وقتی که پیغام خداوند رو می شنوند ، آن را بپذیرند و از آن پیروی  کنند چون در آن آزادی مطلق می باشد.
لازم است بگویم ،مسیحیت مذهب نیست .مسیحیت محبت خداست ؛ کار خداست برای نجات من و شما.
اجازه دهید تا فرق بین این دو رو براتون بیشتر توضیح بدم تا هدف رو بیشتر بدانید.
مذهب یعنی کوشش و تلاش بیشتر برای رسیدن به خدا . انسان درمانده ،انسانی که تشنه خداست،عاشق حقیقت است و می خواهد به خدا برسد و تمام عمر کوشش می کند ، نماز می خواند ، عبادت می کند و شب و روز مشغول امور مذهبی است به این امید که با تلاش خود خدا رو خشنود کند که شاید مورد لطف خدا قرار گیرد و بتواند با انجام چنین فرایضی وارد ملکوت شود .
مسیحیت می گوید که انسان گناهکار نمی تواند وارد حضور خداوند شود.
انسان گرفتار است و توانایی ندارد تا خودش را از قید وبند گناه آزاد سازد. وقتی که خدا انسان را در چنین حالتی می بیند ؛ کتاب مقدس می گوید که خدا اراده می کند که راه نجات را برای ما مهیا سازد و آن  در عیسی مسیح برای ما مهیا شده است و آنچه که ما باید انجام دهیم این است که این هدیه خدا را بپذیریم.
مسیحیت یک رابطه و مشارکت روحانی است که با قدم ایمان آغاز می شود ؛ ایمان به آنچه که خدا برای انسان گناهکار انجام داده است.
و همانطور که گفته شد انسان به شخصه با انجام اعمال  شریعت (مذهب) از قید گناه آزاد نمی شود.و شریعت تنها به ما نشان می دهد که ما گناهکار می باشیم.و باید بگویم که هیچ شخصی نیست که بتواند تمام اعمال شریعت را بی هیچ نقصی انجام دهد.
اما خدا این راه را برای ما مهیا ساخت تا از لعنت ، مرگ و اسارت گناه آزاد شویم و از گناه گریزان باشیم.
من ترجیح می دهم تا به قوت و کار خدا تکیه کنم تا به قوت و کار خودم.
عزیزانم باید بگویم چون منابع مسیحی در ایران کم می باشد و آن اطلاعات و منابع کمی هم که وجود دارد خلاف مسیحیت است و بیشتر باعث گمراهی می شود تا گرفتن پاسخ از آنها.؛ به همین جهت بر آن شدم تا در این صفحه اطلاعاتی در مورد مسیحیت و کتاب مقدس در دسترس شما قرار دهم.
و از شما دوستان عزیز درخواست می کنم چنانچه سئوال و یا مطلبی برای عنوان کردن دارید در این صفحه به اشتراک گذارید.

از یکایک شما سپاسگذارم.
نغمه حاجیها 


یک قربانی اسیدپاشی در اصفهان فوت شد

شمار قربانیان اسیدپاشی در اصفهان به ۱۵ نفر رسید


خبرگزاری هرانا – برخی از خبرنگاران زن اصفهانی دیگر اسمشان را پای مطالب خود نمی‌نویسند که مبادا مورد حمله اسید پاش‌ها قرار بگیرند. تیم پزشکی و پرستاری بیمارستان‌های سوانح و سوختگی اصفهان چنان ترسیده‌اند که حتی حاضرنیستند، راجع به کمک‌های ابتدایی به قربانیان با خبرنگاران صحبت کنند.
به گزارش هرانا به نقل از سایت محلی زندگی سالم؛ این‌روز‌ها فضای عمومی شهراصفهان برای زنان و دختران مملو ازترس درمورد اسیدپاشی توسط موتورسواران نا‌شناس است. ازانصارحزب‌الله و بسیج به عنوان متهمان این اقدام جنایتکارانه نام برده می‌شود. پدریکی از قربانیان اسیدپاشی از بی‌نتیجه بودن پیگیری‌های انتظامی در روند پرونده دخترش خبر داده است.
اسیدپاشی زنجیره‌ای که به طورمتناوب دراصفهان به وقوع پیوسته و زنان و دختران این شهر را هدف گرفته، جوی روانی سنگینی به‌وجود آورده و مردم از یک اسیدپاشی تازه خبر می‌دهند.
در تازه‌ترین مورد، سایت محلی زندگی سالم که اخبار استان اصفهان را پوشش می‌دهد عصر روز یکشنبه در خبری نوشت: حوالی ساعت ۱۱ صبح امروز (یکشنبه ۲۷ مهر) در اصفهان، یک موتور سوار دو ترکه به سمت ۳ دختر در خیابان شیخ صدوق اسید پاشید که یک نفر از آن‌ها به خاطر پاشیدن اسید در قفسه سینه در دم، جان باخت و دو نفر دیگر راهی بیمارستان شدند.
یکی از شاهدان عینی این ماجرا اظهار داشت: زمانی که با پدرم به سمت خیابان مرداویج می‌رفتیم شاهد تجمع عظیمی از مردم بودیم که در لحظه اول فکر کردم تصادفی شده اما با نزدیک شدن به محل، ماموران نیروی انتظامی و اورژانس را دیدیم که اعلام‌کردند به سه دختر، اسیدپاشی شده است. وی با بیان اینکه درحین انتقال دختران به بیمارستان، مشاهده کردم که روی قفسه سینه یک نفر از آن‌ها اسید پاشیده شده که در دم جان باخته بود.
این شاهد عینی بیان داشت: دونفر دیگرهم بر روی صورت و دست آن‌ها اسید پاشیده شده بود که راهی بیمارستان شدند. وی با بیان اینکه پدرم با مشاهده این صحنه، دیگر اجازه رفتن به دانشگاه را به من نداد، گفت: درحال حاضر به خاطر رعب و وحشتی که در خانواده‌ام ایجاد شده، نشستن در خانه را بهتر از رفتن برای کسب دانش می‌دانم. به گزارش زندگی سالم، حادثه اسید پاشی چند روزی است که جزو اخبار داغ رسانه‌های استان اصفهان شده که طی آخرین اخبار، تعداد زنانی که بر روی آن‌ها در اصفهان، اسید پاشی شده، به ۱۴ نفر رسید.
از سوی دیگر گزارش خبرگزاری آنا، حاکی‌است که بسیاری از زنان اصفهانی دراین چند روز یا رانندگی نمی‌کنند یا تمهیدات ویژه‌ای برای رانندگی خود اندیشیده‌اند. به گفته یک شهروند اصفهانی زن‎‌ها به عنوان راننده پشت فرمان نمی‌نشینند و ترجیح می‌دهند در خانه بمانند. مردم در خیابان‎های اصفهان دیگر آن آرامش همیشگی یک شهر تاریخی و توریستی را ندارند. در خیابان چهار باغ اصفهان، نقش جهان، باغ گل‌ها و خیلی جاهای دیگر مردم با احتیاط از کنار هم رد می‌شوند.
او می‌گوید: شب گذشته درتصادف یک خودرو با موتورسواری درخیابان مهرداد که چهارمین اسیدپاشی اتفاق افتاد، مردم چندنفر را با بطری‌های اسید پیدا کردند که دردرگیری رخ داده بین مردم و مظنونان، موتورسوران به کلانتری محل منتقل شدند اما هنوز خبری از آن‌ها در دسترس نیست. همچنین شایعه شده است که صبح امروز درخیابان شیخ صدوق شمالی اصفهان، یک مورد اسیدپاشی دیگر رخ داده است اما هنوز منابع رسمی، انتظامی و قضایی این خبر‌ها را تایید نکرده‌اند.
حال قربانیان مناسب نیست
یک منبع آگاه در دانشگاه علوم پزشکی ایران نیز در واکنش به درخواست خبرنگارآنا برای حضور در بیمارستان شهید مطهری برای پیگیری وضع قربانی اسید پاشی اصفهان، گفت که درتلاش برای ارتباط با وزرات بهداشت هستیم اما آن‌ها اجازه حضور خبرنگاران را نمی‌دهند. با این حال پدر «سهیلا جورکش» که حالا دربیمارستان مطهری تهران بستری است، گفت: حال روحی و روانی سهیلا بسیار بد است. درصد سوختگی دراصفهان ۲۸ درصد اعلام شد اما دربیمارستان مطهری تهران می‌گویند ۱۳ درصد سوختگی دارد. به گفته جورکش، سوختگی‌بدن سهیلا عمیق‌است و صورت، گردن، کمر، دست‌ها و پاهای او آسیب‌دیده است. قرار است پوست سر سهیلا را برای یک عمل جراحی تازه بردارند.
زنان با ترس بیرون می‌روند
انتشار اطلاعات ضد‌ونقیض در اصفهان و واکنش سلبی مقامات باعث سردرگمی مردم شده است. یک خبرنگار اصفهانی می‌گوید: برخی از خبرنگاران زن اصفهانی دیگراسمشان را پای مطالب خود نمی‌نویسند که مبادا مورد حمله اسید پاش‌ها قرار بگیرند. به گفته وی، شهروندان اصفهانی ترس و دلهره دارند و ازطرفی خانواده‌ها اجازه نمی‌دهند دختران به خیابان بروند و این روند طبیعی زندگی را لااقل به لحاظ روانی در شهر اصفهان مختل کرده است. این روز‌ها جرات نمی‌کنیم به آسودگی به خیابان برویم و مجبوریم شیشه اتومبیل خود را بالا بکشیم.
به گفته خبرنگاران محلی دراصفهان و افرادعادی که مورد پرسش خبرنگاران بودند، بسیاری به لحاظ روانی درشوک هستند. یکی ازخبرنگاران اصفهانی که ماجرای اسیدپاشی را از نزدیک دنبال می‌کند، می‌گوید: هنوزهیچ اطلاعاتی درمورد ماهیت افراد اسیدپاش منتشرنشده است و نمی‌توان گفت چه کسی یا چه گروهی متهم است. شهر اصفهان که شهری همیشه امن بوده حالا دارد به یک شهر سراسر استرس تبدیل می‌شود.
وی می‌گوید: اطلاعاتی که نیروی‌انتظامی در روزهای اول به خبرنگاران داد، ضد و نقیض بوده و برای نمونه، رئیس کلانتری یکی از مناطق اصفهان به ما گفت چند نفری را در این باره دستگیر کردیم ولی بعد روابط عمومی ناجا مطلقا، دستگیری را تکذیب کرد. با این‌حال وی معتقد است: این روند بی‌شک بر روی توریسم این شهرتاریخی اثرگذارخواهد بود چرا که بسیاری از مردم با بیم و دلهره به خیابان وارد می‌شوند و اگر اطلاع رسانی دقیقی صورت نگیرد شایعه، شهر را فرا می‌گیرد و به زودی گردشگر‌ها این شهر را ترک می‌کنند.
وی می‌گوید: تیم پزشکی و پرستاری بیمارستان‌های سوانح و سوختگی شهراصفهان چنان ترسیده‌اند که حتی حاضرنیستند، راجع به کمک‌های ابتدایی به قربانیان با خبرنگاران صحبت کنند. یکی از مسئولان بیمارستان امام موسی کاظم (ع) اصفهان گفته مقامات درخواست داشته‌اند در مورد این اسیدپاشی اطلاع رسانی صورت نگیرد.
همچنین یکی ازنزدیکان قربانی اسیدپاشی اصفهان می‌گوید: دقیقا نمی‌دانیم چند روزاست که اسیدپاشی به بقیه صورت گرفته اما ماموران نیروی انتظامی ازخانواده‌ها خواسته‌اند کسی چیزی به رسانه‌ها نگوید، تا پلیس اسیدپاشان را پیدا کند.


Monday, October 20, 2014




حشمت الله طبرزدی روزنامه نگار زندانی و دبیرکل جبهه دمکراتیک ایران طی نامه‌ای به احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل می‌نویسد: «من یک روزنامه نگار و نیز مبارز سیاسی هستم که اگر چه ۲۰ سال است که جمهوری اسلامی حاکم بر ایران، قلم‌ام را شکسته، حزب م را منحل، دوستانم را سرکوب و خودم را زندانی کرده است، اما نتوانسته من را به سکوت وا بدارد. به همین دلیل و بنا به احساس مقدس روزنامه نگاری که، کشف حقیقت است، همواره و در حد امکان، مواردی از نقض حقوق بشر را گزارش کرده‌ام که شما نیز از این امر آگاه هستید.»
متن کامل این نامه که یک نسخه از آن در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته را در زیر می‌خوانید: https://hra-news.org/fa/letters/b-4
آقای احمد شهید گزارشگر ویژهٔ سازمان ملل متحد در امور حقوق بشری در ایران
با درودهای گرم از زندان رجایی شهر ایران.
جا دارد از تلاشهای شما برای گزارش وضعیت بسیار نا‌بسامان حقوق بشر در ایران سپاسگزاری کنم. نیک می‌دانید و می‌دانم که بازتاب کامل نقض سیستماتیک حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی، کاری بس سترگ و البته نا‌شدنی است. برای اینکه بخش بزرگی از این امر، مربوط به فرهنگ و قوانین حاکم بر کشور است که تا زمانی که در ایران حکومت فرقه‌ای دینی برقرار است، چنین فرهنگ و قوانینی ملغا شدنی نخواهد بود. این نکتهٔ مهم که بخش زیادی از اعدام‌ها و خشونت‌ها، مربوط به قوانین شرعی است، بار‌ها و بار‌ها از سوی مسئولین حکومتی از جمله رییس قوهٔ قضاییه و دیپلمات‌های حکومت، بیان شده و واقعیت دارد. از این بابت تنها تفاوت بین داعش (دولت اسلامی شام و عراق) با دولت اسلامی حاکم بر ایران، این است که داعش با حکم خلیفه و ولی امر در هر منطقه، اعدام می‌کند و یا سر می‌برد. در دولت اسلامی ولی امر در ایران، با قانونمند سازی‌‌‌ همان «امر» یعنی حکم سنگسار، اعدام و قطع دست و پا و بلکه شکنجه «تعزیر»، هدف خود را عملی می‌کنند. در عین حال، دولت اسلامی ولی فقیه، در ایران، حتا قانون خود را نیز اجرا نکرده و زور، خشونت، تفتیش عقیده، زندان، شکنجه، سرکوب و بگیر و ببند را جایگزین منطق و گفتگو کرده است.
جناب احمد شهید!
من یک روزنامه نگار و نیز مبارز سیاسی هستم که اگر چه ۲۰ سال است که جمهوری اسلامی حاکم بر ایران، قلم‌ام را شکسته، حزب م را منحل، دوستانم را سرکوب و خودم را زندانی کرده است، اما نتوانسته من را به سکوت وا بدارد. به همین دلیل و بنا به احساس مقدس روزنامه نگاری که، کشف حقیقت است، همواره و در حد امکان، مواردی از نقض حقوق بشر را گزارش کرده‌ام که شما نیز از این امر آگاه هستید. من از درون ایران و بویژه از سالن ۱۲ زندان رجایی شهر با شما حرف می‌زنم. بنابراین ولی امر دولت اسلامی حاکم بر ایران و دستیاران او در دستگاه قضایی، نمی‌توانند مدعی شوند، به زعم خودشان، گزارش‌ها غیر واقعی و از طریق گروههای ایرانی خارج از کشور، القا کرده‌اند. تاکید من براین است که گزارش شما نه تنها درست که فقط جزئی از فجایع نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران است. برای تایید گزارش‌های شما و نشان دادن عمق قانون شکنی توسط قوهٔ قضاییهٔ دولت اسلامی حاکم بر ایران، به دو مورد از این قانون شکنی از درون همین سالن ۱۲ اشاره می‌کنم.
۱- آقای جمال الدین خانجانی بیش از ۸۱ سال سن دارد. این پیرمرد زندانی به دلیل اینکه از رهبران جامعهٔ بهایی در ایران است و جامعهٔ بهایی به او اعتماد دارند، به ۲۰ سال حبس محکوم شده است. به راستی در کجای دنیای متمدن با افراد کهنسالی چون خانجانی این گونه رفتار می‌کنند؟ فکر می‌کنم تنها گروهی که در پای جزمیت‌های فرقه‌ای، مذهبی و قدرت پرستی، حتا به افراد کهنسال و بیمار نیز رحم نمی‌کنند، همین دولت اسلامی حاکم بر ایران یا دولت اسلامی داعش باشند. به راستی آقای لاریجانی به عنوان رییس قوهٔ قضاییهٔ اسلامی و در لباس روحانیت و علم!، می‌بایست از اقدامات خود و همکاران، برای همیشه شرمنده باشد و حرف از قانون و انسانیت نزند.
۲- حاج کریم عزیزمعروف، دیگر زندانی این بند با بیش از ۷۰ سال سن است. طی ۹ ماه گذشته دو عمل جراحی داشته که آخری، عمل جراحی بر روی قلب بود. او دوران نقاهت پس از عمل باز قلب را در بند می‌گذارند. او به حبس ابد محکوم شده و ۱۷ سال است که زندانی است و با وضعیت موجود، مرگ او در زندان حتمی ست. این چگونه قانون و چگونه حکومت بی‌رحمی ست که با انسانهای بیمار و کهنسال، چنین رفتاری دارند؟ می‌دانم که مشت نمونهٔ خروار است. مگر همین حکومت، یک نفر اعدامی را با وجود اینکه به دار کشید، اما دوباره زنده شد به زندان بر نگرداند که اینک در زندان است و در وضعیت بسیار وخیم روحی و جسمی به سر می‌برد!؟ پس اگر این‌ها بی‌رحم و بی‌عاطفه نیستند و اگر قانون آن‌ها، قانون وحشیانه و ضد حقوق بشری نیست، پس چیست؟
در شگفتم از آقای جواد و صادق و علی لاریجانی که به صورت بسیار مضحک، رسوا و عجیب، دو قوه را در اختیار دارند، پس از اعتراض عالیجناب‌بان کی مون دبیر محترم سازمان ملل متحد و گزارش حضرتعالی از نقض حقوق بشر در ایران، فریاد برآورده و مدعی می‌شوند که در ایران حقوق بشر اسلامی برقرار است و این‌ها، بهترین هستند و منتقدین و مخالفین، مشتی معاند و ضد اسلام و منحرف‌اند!؟ می‌دانم که چنین دروغگویی و حتی توهم و تبلیغات سراسر دروغی، ناشی از جزمیت‌های ایدئولوژیک و منفعت طلبی‌های فردی و باندی است. برای اینکه حتا اسلام واقعی، به آن‌ها اجازهٔ چنین جنایت‌ها و دروغ‌هایی نمی‌دهند. میلیون‌ها مسلمان در سراسر جهان زندگی می‌کنند، اما فقط دو دولت اسلامی داعش و جمهوری اسلامی و نیز گروههایی مثل طالبان، القاعده و امثال آن هستند که به نام دین، از هر خشونت، بی‌رحمی و در عین حال دروغ پراکنی و ریاکاری پرهیز ندارند. اما خوشحالم که وجدان‌های بیدار در سراسر جهان، به جنایات و همزمان ریاکاری و دروغپردازی‌های این جریانات آگاهی دارند و در هیچ شرایطی به آن‌ها اعتماد نکرده و نمی‌کنند. و نیز باید خوشحال باشیم که چشمهای بسیار تیزبین جهانیان همهٔ اقدامات ضد بشری این‌ها اعم از نقض سیستماتیک حقوق بشر و تلاش برای دستیابی به سلاح‌های کشتار جمعی را رصد کرده و به آن‌ها اجازهٔ هر اقدام خودسرانه‌ای را نمی‌دهند.
حشمت اله طبرزدی
ایران/کرج/زندان رجایی شهر
بیست و سوم مهر ماه هزار و سیصد و نود و سه خورشیدی



منبع : هرانا







امروز مایل هستیم به یکی‌ از متداولترین سوالاتی که هر روزه در صفحه سپیده دم از ما پرسیده میشود پاسخ دهیم، اینکه اصولا چرا از مسیح علی‌ نژاد، محمد نوری زاد، ابراهیم نبوی، ... انتقاد می‌کنیم و آنها را به چالش می‌کشیم، و همه این پرسش‌های مشابه بر پایه این استدلال مطرح میشود که: آنها که حرف دل مردم را میزنند، پس مشکل چیست؟

هفته گذشته ۱۳ اکتبر ۲۰۱۴ ( ۲۸ مهر ۱۳۹۳ ) امیر فرشاد ابراهیمی، یکی از بنیانگذاران و اعضای هسته اولیه انصار حزب الله و از دوستان سابق مجتبی‌ خامنه‌ای که اکنون به همراه همسرش نسرین بصیری در آلمان زندگی‌ می‌کند طی‌ پیغامی به صفحه سپیده دم نوشت:

" همین اول بسم الله بهتون بگم که بماند که شاید به خود من هم مشکوک باشید ولی در مورد نوری زاد باید بگم یا عامل نظامه یا نیست من هم واقعا اینو نمی دونم و به خیلی از این کارهاش هم با دیده شک و تردید نگاه می کنم اما مسئله اینجاست چه عامل باشه چه نباشه کارهایی که میکنه و حرفهایی که میزنه و ملتی که دنبالش راه می افتن که دیگه عامل نظام نیستن اگه یه مامور نظام هم دنبالش صد نفر راه بیفتن که نودو نه نفرشون سیاه لشگرهای اطلاعاتی باشن و یک نفرشون نباشه بازم خوبه دیگه یه نفرم ی نفره .
من با عکسهای سلفی توالت و شب میگیرن صب ول میکنن و ... کاری ندارم کل قضیه رو میگم حالا اینکه اطلاعاتی هم نباشه ولی جویای نام و شهرت هم باشه اینم هست دیگه که از نظر من اتفاقا این آخری محتمل تره " 
مخلص

در پاسخ به او نوشتیم:
اين نظر شماست و من هم كاملا ميتونم با استدلال ثابت كنم كه اشتباه است! ولي آيا مايل هستيد منتشر كنيم تا نظر افكار عمومي را در مورد اين استدلال بدونيد؟

و آقای ابراهیمی پاسخ داد:

نه والا ملت به اندازه کافی بمن مشکوک هستن و فحش هم میدنم بسمه  ولی فقط خواستم بهتون بگم بهرحال امکان اینکه مامور نباشه و قصدش بزرگ کردن خودش و کسب هویت و نام باشه هم هست حالا شما بیشتر ارتباط دارید رو اینم تحقیق کنید بد نیست . بهرحال ممنون از جوابتان

در پاسخ نوشتیم: چطور شما به عنوان يك روزنامه نگار و فعال سياسي از قضاوت افكار عمومي گريزان هستيد؟ 
ضمنا تضمين ميكنم كه با فحاشان برخورد كرده و دسترسي آنها را مسدود كنيم!

**********************
حال پاسخ ما به آقای امیر فرشاد ابراهیمی و پرسش‌های متداول در همین رابطه

اولا اینکه جناب آقای ابرهیمی، درست حدس زدید ما به خود شما هم مشکوک هستیم، چرا که سال گذشته یکی‌ از هموطنان مالباخته طی‌ تماس‌های مکرر از ما خواست تا گزارشی در سایت سپیده در مورد جنابعالی و فعالیت‌های شما منتشر نماییم. پس از چند روز تحقیق متوجه شدیم شکایت این هموطن بی‌ اساس نبوده، و افراد زیادی شکایت بر علیه شما مطرح کردند، که در این یادداشت مجالی برای توضیح کامل ماجرا نیست، اما هموطنان گرامی‌ میتوانند با جستجو این کلمات در سایت گوگل ( امیر فرشاد ابراهیمی+پناهندگان+کلاهبرداری ) در مورد سوابق شما تحقیق نمایند.

آیا در کشوری که زیر شدیدترین فشار سانسور قرار دارد، از پارازیت‌های ماهواره‌ای گرفته تا فیلتر شدن سایت‌های مختلف، جمعیت حدودا ۷۷ میلیونی در تهران، شهر‌های کوچک و بزرگ، روستاها،... همگی‌ به اطلاعات درست دسترسی‌ دارند؟

اگر سوالات و مطالبی که در مورد عملکرد رسانه‌‌ای مسیح علی‌ نژاد، محمد نوری زاد، امیر فرشاد ابراهیمی، ... منتشر نمودیم، بر اساس اطلاعات غلط اشتباه است که می‌توان با دلیل و برهان ثابت نمود، و در نهایت افکار عمومی‌ هم قضاوت خواهد نمود، و به دانش و آگاهی‌ همه ما افزوده خواهد شد.

و اکنون ما هم مانند آقای ابراهیمی فرض کنیم، آقای نوریزاد عامل حکومت دیکتاتوری مذهبی‌ هستند و به طور مثال هنوز با حسین شریعتمداری در ارتباط است. آیا با این شرایط سانسور و سرکوب این موضوع را همه ۷۷ میلیون نفر جمعیت ایران می‌داند؟ اگر بر اساس فرض شما ۹۹ نفر سیاهی لشگر اطلاعاتی‌ ایشان را همراهی میکنند و تنها یک نفر شهروند عادی و از همه جا بی‌ خبر ایشان را همراهی کند، چه تضمینی وجود دارد، اسرار محرمانه‌ای که آن‌ یک نفر در اختیار آقای نوریزاد قرار میدهد، محرمانه بماند و به بقیه ۹۹ نفر ماموران اطلاعاتی‌ و یا به حسین شریعتمداری انتقال داده نشود؟ آیا اگر آن‌ یک نفر قبل از گفتگو، تماس تلفنی، تماس در فیسبوک، ... کاملا اطلاع داشته باشد که آقای محمد نوریزاد، مسیح علی‌ نژاد، ... به همراه ۹۹ نفر سیاهی لشگر ، همگی‌ عامل حکومت هستند، احتیاط بیشتری نخواهد کرد؟ 

آیا عوامل حکومت مذهبی‌، حقوق دریافت میکنند که در جهت منافع کارفرمای خود کار کنند یا در جهت برقراری عدالت، دموکراسی و تحکیم موازین حقوق بشر؟ چنین افرادی آیا اگر تا حدودی حرف دلم مردم را نزنند، و از ابتدا خود را به عنوان عامل حکومت معرفی‌ کنند آیا میتوانند اعتماد مردم را جلب نمایند؟

آیا اگر فرض کنیم، اطلاع‌رسانی و آگاهی‌ بیشتر باعث حفظ امنیت جانی حتی یک نفر از هموطنان ما شود، آیا میبایست سکوت کنیم؟ آیا اگر همهٔ افرادی که تصاویر و اطلاعات شخصی‌ خود را برای صفحه آزادی‌های یواشکی ارسال میکنند، از اهداف و پشت پرده گردانندگان آن‌ صفحه خبر داشته باشند، خودشان و خانواده آنها با آسوده گی‌ خاطر اقدام نخواهند کرد؟

آیا اگر افرادی که قبل از خروج از کشور ، در مورد فردی که قرار است کار پناهندگی آنها را رسیدگی نماید، به دقت تحقیق کنند و حداقل در گوگل نام آنها را جستجو کنند، امنیت جان و مال آنها افزایش نخواهد یافت؟

آقای امیر فرشاد ابراهیمی، چرا نگران بودید که نظر شما را به قضاوت افکار عمومی‌ بگذاریم؟ آیا این کار باعث خواهد شد، که نام شما در گوگل جستجو شود؟

به عنوان نمونه مطالبی که در مورد آقای نوریزاد و یا خانم علی‌ نژاد منتشر نمودیم ، برگرفته از مصاحبه‌های تلویزیونی و نوشته‌های خود این افراد است. به هیچ وجه هیچگاه نه توهین کردیم و نه وارد حیطه زندگی‌ خصوصی آنها شدیم.

حال باز میگردیم به استدلال و فرض آقای امیر فرشاد ابرهمیمی که نوشتند: " ملتی دنبالش راه می افتن که دیگه عامل نظام نیستن اگه یه مامور نظام هم دنبالش صد نفر راه بیفتن که نودو نه نفرشون سیاه لشگرهای اطلاعاتی باشن و یک نفرشون نباشه بازم خوبه دیگه یه نفرم ی نفره"


منبع : سپیده دم 





Sample Text

Powered by Blogger.

Video

Popular Posts

Our Facebook Page