نگاهی به برنامهعمل پیشنهادی مازیار کشوری،
سخنگوی سیاستهای مهاجرتی حزب ترقیخواه نروژ
سخنگوی سیاستهای مهاجرتی حزب ترقیخواه نروژ
برگردان: عباس شکری
مازیار کشوری که خود نیز همراه با خانوادهاش در دههی هزار نهصد و هشتاد میلادی به عنوان پناهجو وارد نروژ شده و تقاضای پناهندگی دادند، اکنون خواهان توقف سیاست پناهنده پذیری اروپا و به ویژه نروژ میباشد. او معتقد است به جای پذیرش پناهجویان غیراروپایی بهتر است که اردوگاههای پناهندگی در مناطقی که مرکز درگیری و جنگ هستند برپا شوند.
بدیهی است اگر تصمیمگیری در رابطه با پذیرش پناهندگی در اختیار مازیار کشوری شهروند نروژی ایرانی تبار بود، دیگر امکان پناهندگی در نروژ مگر با تأیید کمیساریای پناهندگی سازمان ملل، امکان نداشت.
مازیار کشوری که همراه با خانواده خود در زمان کودکی به نروژ پناهنده شده و از دوران نوجوانی وارد حزب راستگرای «ترقیخواه» شده است، اکنون از سوی همین حزب نماینده مجلس است و سخنگوی کمیتهی سیاستهای مهاجرتی این حزب. حزب ترقیخواه از همان سالهای ابتدایی که اندک هوادارانی بیش نداشت، مخالف سیاست پناهندهپذیری و حتا مهاجرت آفریقاییها، آسیاییها و آمریکای لاتینیها به نروژ بوده است. از نظر این حزب و مازیار کشوری، دولت باید در مورد مهاجرت و پذیرش پناهنده سیاست انتخاب بهترینها را پیش بگیرد. در این معنا، سیاه و سفید بکند، تحصیل کرده و بیسواد را از هم جدا کند، آمریکایی و آفریقایی را بر اساس رنگ، نژاد، پوست و … (اگرچه در اساسنامه این حزب چنین چیزی نیامده، اما گفتار و کردارشان شاهد این ادعای من است) را دو دسته غیرقابل مقایسه بدانند.
به باور مازیار کشوری، شهروند نروژیِ ایرانی تبار، سیاست امروز پناهندگی جهان که مبتنی است بر مصوبه کنوانسیون پناهندگی سازمان ملل در سال 1951، امروز دیگر ناکارآمد است و به ناگزیر باید تغییر کند.
ایشان پیشنهاد میکند بهترین راه حل مشکل امروز جهان این است که از پذیرش پناهجو خودداری شود. در گفتگو با روزنامهی آفتن پستن نروژ میگوید: باید اردوگاههای بزرگ پناهندگی در گوشه و کنار جهان و هر جا که مرکز درگیری و مناقشه است دایر شود تا با حضور کارشناسان خبره بتوان کسانی که به طور واقعی تحت پیگرد هستند و زندگیشان در خطر را شناسایی تا از آنها حمایت شود.
مازیار کشوری برای سیاست پناهندگی مدل جدیدی را پیشنهاد میکند که مهمترین نکات آن این است که:
با دایر کردن مراکز پناهندگی در گوشهگوشهی جهان، به همهی کسانی که آهنگ پناهندگی دارند، اعلام شده که اگر بدون تأیید کمیساریای پناهندگی سازمان ملل به اروپا و نروژ وارد شوند، تقاضای انها پذیرفته نمیشود.
کسانی که مایل هستند شرایط پناهندگی را کسب کنند، باید به این اردوگاهها یا یکی از مراکز سازمان ملل مراجعه کنند.
نروژ و سایر کشورهای اروپایی بر اساس برنامهریزیهای لازم شمار ظرفیت پناهندگی خود را ارزیابی و به سازمان ملل یا کمپهای دایر شده اعلام میکنند.
تمام ابزار؛ وقت، نیروی انسانی، منابع مالی، دایر کردن کمپ و نگهداری از پناهجویان، صرفهجویی میشود که میتوان از آن در اردوگاههای دایر شده در نزدیک مرکز درگیری استفاده کرد.
ایشان پنهان نمیکنند که باور دارند؛ تعداد پناهندگانی که امروز کشور نروژ از طریق سهمیه سازمان ملل (یعنی همانهایی که سازمان ملل تأیید کرده که نیاز به پشتیبانی انسانی و سیاسی دارند) میپذیرد زیاد است و باید از آن کاسته شود. به نظرم به هیچ وجه منطقی نیست که همچنان مانند سالهای پیش و بر اساس سهمیه، شماری را به عنوان پناهنده بپذیریم. سال پیش 614000 پناهجو وارد اروپا شدهاند. بدیهی است که ظرفیت پناهندگی با توجه به نیازها قابل تغییر است. شاید امکان پذیرش 3200 پناهنده در یک سال وجود داشته باشد و سال دیگر تنها 1200.
اکنون بحث در مورد چگونگی پذیرش پناهنده موضوعی است که اروپاییها به ناگزیر باید در دستور کار خود قرار دهند و گریزی هم از آن نیست. چرایی این ناگزیری هم ایشان شرایط امروز پناهجویان در دریای مدیترانه و بحران اقتصادی کشورهای اروپای جنوبی، توضیح میدهند. او در ادامه میگوید: «فکر میکنم که ما (نروژ البته) باید هشدار روشن و آشکاری برای جهانیان بفرستیم که سنت کنونی پذیرش پناهندگی را پایان دادهایم. همه چیز را یک کشور به تنهایی نمیتواند انجام دهد. به باورم بحث پذیرش پناهندگی از جمله موضوعهایی است که لازم است مطرح شود.
با مدلی که ارائه کردید، تکلیف پناهجویان سرگردان در دریای مدیترانه چیست؟
حمایت و کمکهای اضطراری را باید ارائه کرد. نمیشود نشست و شاهد بود که کسانی در دریا عرق میشوند. اما پس از عملیات نجات، به جای اینکه آنها را به کشورهای اروپایی منتقل کرد، باید به همان شهر بندری که از آنجا سوار بر قایق شکستهها شدهاند برگردانده شوند. در آنجا آنها میبایست به مراکز پناهندگی که دار شدهاند مراجعه کنند.
حمایت و کمکهای اضطراری را باید ارائه کرد. نمیشود نشست و شاهد بود که کسانی در دریا عرق میشوند. اما پس از عملیات نجات، به جای اینکه آنها را به کشورهای اروپایی منتقل کرد، باید به همان شهر بندری که از آنجا سوار بر قایق شکستهها شدهاند برگردانده شوند. در آنجا آنها میبایست به مراکز پناهندگی که دار شدهاند مراجعه کنند.
اگر در دههی هشتاد که خانوادهی شما از نروژ تقاضای پناهندگی دادند، این امکان نبود، چه میشد؟
خوب، خانواده من هم میبایست به یکی از همان مراکز دایر شده نزدیک ایران مراجعه و درخواست پناهندگی میکردند. یا کسی واقعن تحت پیگرد و تعقیب است یا نه. این موقعیت هم با آنچه که من بر زبان میآورم تغییر نمیکند.
خوب، خانواده من هم میبایست به یکی از همان مراکز دایر شده نزدیک ایران مراجعه و درخواست پناهندگی میکردند. یا کسی واقعن تحت پیگرد و تعقیب است یا نه. این موقعیت هم با آنچه که من بر زبان میآورم تغییر نمیکند.
هرآنچه اکنون به عنوان مدل پناهندهپذیری مطرح میکنید، آیا در تناقض کامل با همان سیستمی که شرایط پناهندگی خانواده شما را فراهم کرد و اکنون خواهان لغو آن هستید، نیست؟
نه. من به هیچ وجه این گونه نگاه نمیکنم. آنهایی که نیاز به پشتیبانی و حمایت سیاسی دارند، هنوز هم از این حق برخوردارند. برخلاف بسیاری که به عنوان پناهنده به این کشور آمدند و بعد به ایران برگشتند، من هنوز برای تعطیلات به کشورم سفر نکردهام. برای ما امکان بازگشت وجود نداشته است. علاوه بر این، برایم جالب است که پیشینه و تبار من دستمایه کاری شده باشد که بتواند راه حلی باشد برای چالشهای بزرگی که اکنون اروپا و نروژ با آن روبرو هستند.
نه. من به هیچ وجه این گونه نگاه نمیکنم. آنهایی که نیاز به پشتیبانی و حمایت سیاسی دارند، هنوز هم از این حق برخوردارند. برخلاف بسیاری که به عنوان پناهنده به این کشور آمدند و بعد به ایران برگشتند، من هنوز برای تعطیلات به کشورم سفر نکردهام. برای ما امکان بازگشت وجود نداشته است. علاوه بر این، برایم جالب است که پیشینه و تبار من دستمایه کاری شده باشد که بتواند راه حلی باشد برای چالشهای بزرگی که اکنون اروپا و نروژ با آن روبرو هستند.
تو خود بخوان خدیث مفصل از این مجمل.
منبع: روزنامه آفتن پستن aftenposten نروژ 28 آوریل 2015
http://www.aftenposten.no/
http://www.aftenposten.no/